اقتصاد دریا محور یا Blue Economy به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت منابع طبیعی به معنای بهرهبرداری پایدار از منابع و گسترههای آبی (اقیانوسها، دریاها، دریاچهها و جزایر) شناخته میشود که هدف آن رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت، ایجاد اشتغال و در نهایت افزایش تولید ناخالص داخلی از طریق مدیریت صحیح و علمی این منابع میباشد. با توجه به رشد روزافزون تقاضا برای انرژی و در عین حال نگرانیهای زیستمحیطی، انطباق استراتژیهای تولید در این صنایع با استانداردهای محیط زیست پاک از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
با رشد جمعیت، تقاضا برای انرژی به سرعت در حال افزایش است. کشف و بهرهبرداری وسیع از ذخایر نفت و گاز از نیمه دوم قرن نوزدهم، به طور مستقیم تأثیر زیادی بر رشد اقتصادی جهان داشته است. در ایران و بهویژه در استان بوشهر، صنعت نفت و گاز جان تازهای به این منطقه بخشیده و تا حد زیادی از محرومیت آن کاسته است. با اينحال در کنار مزاياي فراوان بهره برداري بهينه از ذخاير نفت و گاز در منابع سرزميني جمهوري اسلامي ايران و نقش بي بديل آن بر توليد، اشتغال و اقتصاد کشور، در صورتي که الزامات توسعه پايدار و زيست محيطي اين صنايع رعايت نشود، هر لحظه مي بايست منتظر بروز بحرانهایی مانند آلودگی های شیمیایی، کشند قرمز، بارش های اسیدی یا دیگر تهدیدات اکوبیولوژیک باشیم.
امروزه، توسعه جوامع انسانی بهطور فزایندهای نیازمند احترام به محیط زیست و حفاظت از ان است. این روند بر پایه ایجاد زمینههای مناسب برای بهرهوری پایدار از منابع، حفظ تنوع زیستی، و توسعه اقتصادی بدون تخریب محیط زیست برای نسلهای آینده است. بااینحال افزایش تولید سوختهای فسیلی فشار مضاعفی بر محیط زیست و منابع میآورد و به تولید پسابهای صنعتی و افزایش آلایندهها منجر میشود. این شرایط، رشد جمعیت و توسعه شهری را تحت تأثیر قرار داده و بر زیستگاههای ساحلی و تنوع زیستی این مناطق تأثیر منفی میگذارد. توسعه صنعتی در سواحل، به همراه سیاستهای ناکافی در حفاظت از محیط زیست، منجر به تهدید و تخریب زیستگاههای دریایی و کاهش ذخایر آبزیان شده است. طرحهای مطالعاتی مانند Water Framework Directive در اتحادیه اروپا، رنسانس زیستمحیطی در ژاپن و و درياي پاك در آمريكا، مثالهای روشنی هستند که تغییرات اساسی به سمت هماهنگی با سلامت زیستمحیطی را نشان میدهند. در اين طرحها همگام با بهره برداري مناسب از سواحل، سلامت زيستي آنها نيز مورد توجه قرار گرفته و با استفاده از پايشهاي منظم زيستي و بكار گيري قوانين مناسب، سلامت منابع را نيز حفظ مي نمايند.
در ميان تمامي منابع آبي جهان، خليج فارس و بخصوص محیط زست دریایی استان بوشهر به دليل تنوع بالاي زيستي و وجود زیستمندانی با قابلیت زندگی در شرایط اکولوژیک خاص، با تحمل نوسانات زياد شوري و دما، منحصر بفرد مي باشد. تغييرات سريعي که در ساختار محيط طبيعي منطقه بوجود آمده، حيات بسياري از گونه هاي زيستي منطقه را تحت تاثير قرار داده است. عليرغم تلاش ها و مطالعات زيست محيطي گسترده ای که با هدف تعديل اين فشارها بر محيط زيست انجام شده، شواهد بسياري وجود دارد که گوياي عدم سازگاري کامل اين صنايع با محيط زيست دريايي مي باشد. افزايش ميزان هيدرو كربنهاي نفتي و فلزات دسنگين در منطقه، تخريب زيستگاههاي حساس ساحلي، كاهش تنوع، تراكم و غناي گونه اي آبزیان در محیط زیست دریایی استان تنها بخشي از اثرات ناشي از فعالیت های صنایع نفت، گاز و پتروشیمی بر اکوسيستم منطقه مي باشد. صنايع نفت و گاز مستقر در سواحل و آبهاي استان بوشهر بخشي از يک اکوسيستم بزرگ مي باشند که داراي کنش ها و برهمکنش هائي با محيط پيرامون خود هستند. اين صنايع يکي از بزرگترين بهره برداران از دريا مي باشند، لذا هر گونه تغيير در اکوسيستم هاي آبي مجاور آنها بر فعاليت و توليد در منطقه اثر گذاشته و مي تواند به مانعي بزرگ براي توسعه پايدار اين صنعت عظيم تبديل گردد.
با وجود مزایای فراوانی که انطباق با استانداردهای محیط زیست در صنایع نفت و گاز دارد، چالشهایی نیز در این زمینه وجود دارد. از جمله این چالشها میتوان به تأمین مالی فناوریهای نوین و مقاومت در برابر تغییرات اشاره کرد. تغییر نگرش واقعی تصمیمگیران کلان کشور و منطقه به مقوله محیط زیست، و داشتن آگاهی و نه فقط دانش، از چالش های اصلی این موضوع است. توسعه استان بوشهر و کشور نیازمند اتخاذ رویکردی سیستمی و مشترک در حوزه محیط زیست است و بدون در نظر گرفتن شاخصهای زیستمحیطی به موفقیت نخواهد رسید. ادامه اين روند در آينده اي نزديك بر تولید در این صنایع و فعاليتهاي اقتصادي- اجتماعي در منطقه تاثير نامطلوبي خواهد گذاشت. با شناخت مشکلات و راهکارهاي مناسب جهت رفع يا تعديل آنها مي توان توسعه صنايع گاز و پتروشيمي را به سمت توسعه پايدار هدايت نمود و علاوه بر استفاده از اين منابع عظيم انرژي، محيط زيست منطقه را براي نسل هاي آينده حفظ نمود.
اقتصاد دریا محور یا Blue Economy به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت منابع طبیعی به معنای بهرهبرداری پایدار از منابع و گسترههای آبی (اقیانوسها، دریاها، دریاچهها و جزایر) شناخته میشود که هدف آن رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت، ایجاد اشتغال و در نهایت افزایش تولید ناخالص داخلی از طریق مدیریت صحیح و علمی این منابع میباشد. با توجه به رشد روزافزون تقاضا برای انرژی و در عین حال نگرانیهای زیستمحیطی، انطباق استراتژیهای تولید در این صنایع با استانداردهای محیط زیست پاک از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
با رشد جمعیت، تقاضا برای انرژی به سرعت در حال افزایش است. کشف و بهرهبرداری وسیع از ذخایر نفت و گاز از نیمه دوم قرن نوزدهم، به طور مستقیم تأثیر زیادی بر رشد اقتصادی جهان داشته است. در ایران و بهویژه در استان بوشهر، صنعت نفت و گاز جان تازهای به این منطقه بخشیده و تا حد زیادی از محرومیت آن کاسته است. با اينحال در کنار مزاياي فراوان بهره برداري بهينه از ذخاير نفت و گاز در منابع سرزميني جمهوري اسلامي ايران و نقش بي بديل آن بر توليد، اشتغال و اقتصاد کشور، در صورتي که الزامات توسعه پايدار و زيست محيطي اين صنايع رعايت نشود، هر لحظه مي بايست منتظر بروز بحرانهایی مانند آلودگی های شیمیایی، کشند قرمز، بارش های اسیدی یا دیگر تهدیدات اکوبیولوژیک باشیم.
امروزه، توسعه جوامع انسانی بهطور فزایندهای نیازمند احترام به محیط زیست و حفاظت از ان است. این روند بر پایه ایجاد زمینههای مناسب برای بهرهوری پایدار از منابع، حفظ تنوع زیستی، و توسعه اقتصادی بدون تخریب محیط زیست برای نسلهای آینده است. بااینحال افزایش تولید سوختهای فسیلی فشار مضاعفی بر محیط زیست و منابع میآورد و به تولید پسابهای صنعتی و افزایش آلایندهها منجر میشود. این شرایط، رشد جمعیت و توسعه شهری را تحت تأثیر قرار داده و بر زیستگاههای ساحلی و تنوع زیستی این مناطق تأثیر منفی میگذارد. توسعه صنعتی در سواحل، به همراه سیاستهای ناکافی در حفاظت از محیط زیست، منجر به تهدید و تخریب زیستگاههای دریایی و کاهش ذخایر آبزیان شده است. طرحهای مطالعاتی مانند Water Framework Directive در اتحادیه اروپا، رنسانس زیستمحیطی در ژاپن و و درياي پاك در آمريكا، مثالهای روشنی هستند که تغییرات اساسی به سمت هماهنگی با سلامت زیستمحیطی را نشان میدهند. در اين طرحها همگام با بهره برداري مناسب از سواحل، سلامت زيستي آنها نيز مورد توجه قرار گرفته و با استفاده از پايشهاي منظم زيستي و بكار گيري قوانين مناسب، سلامت منابع را نيز حفظ مي نمايند.
در ميان تمامي منابع آبي جهان، خليج فارس و بخصوص محیط زست دریایی استان بوشهر به دليل تنوع بالاي زيستي و وجود زیستمندانی با قابلیت زندگی در شرایط اکولوژیک خاص، با تحمل نوسانات زياد شوري و دما، منحصر بفرد مي باشد. تغييرات سريعي که در ساختار محيط طبيعي منطقه بوجود آمده، حيات بسياري از گونه هاي زيستي منطقه را تحت تاثير قرار داده است. عليرغم تلاش ها و مطالعات زيست محيطي گسترده ای که با هدف تعديل اين فشارها بر محيط زيست انجام شده، شواهد بسياري وجود دارد که گوياي عدم سازگاري کامل اين صنايع با محيط زيست دريايي مي باشد. افزايش ميزان هيدرو كربنهاي نفتي و فلزات دسنگين در منطقه، تخريب زيستگاههاي حساس ساحلي، كاهش تنوع، تراكم و غناي گونه اي آبزیان در محیط زیست دریایی استان تنها بخشي از اثرات ناشي از فعالیت های صنایع نفت، گاز و پتروشیمی بر اکوسيستم منطقه مي باشد. صنايع نفت و گاز مستقر در سواحل و آبهاي استان بوشهر بخشي از يک اکوسيستم بزرگ مي باشند که داراي کنش ها و برهمکنش هائي با محيط پيرامون خود هستند. اين صنايع يکي از بزرگترين بهره برداران از دريا مي باشند، لذا هر گونه تغيير در اکوسيستم هاي آبي مجاور آنها بر فعاليت و توليد در منطقه اثر گذاشته و مي تواند به مانعي بزرگ براي توسعه پايدار اين صنعت عظيم تبديل گردد.
با وجود مزایای فراوانی که انطباق با استانداردهای محیط زیست در صنایع نفت و گاز دارد، چالشهایی نیز در این زمینه وجود دارد. از جمله این چالشها میتوان به تأمین مالی فناوریهای نوین و مقاومت در برابر تغییرات اشاره کرد. تغییر نگرش واقعی تصمیمگیران کلان کشور و منطقه به مقوله محیط زیست، و داشتن آگاهی و نه فقط دانش، از چالش های اصلی این موضوع است. توسعه استان بوشهر و کشور نیازمند اتخاذ رویکردی سیستمی و مشترک در حوزه محیط زیست است و بدون در نظر گرفتن شاخصهای زیستمحیطی به موفقیت نخواهد رسید. ادامه اين روند در آينده اي نزديك بر تولید در این صنایع و فعاليتهاي اقتصادي- اجتماعي در منطقه تاثير نامطلوبي خواهد گذاشت. با شناخت مشکلات و راهکارهاي مناسب جهت رفع يا تعديل آنها مي توان توسعه صنايع گاز و پتروشيمي را به سمت توسعه پايدار هدايت نمود و علاوه بر استفاده از اين منابع عظيم انرژي، محيط زيست منطقه را براي نسل هاي آينده حفظ نمود.