این پژوهش هزینه عمر درازی در طبیعت جنگلها داشته است تا علت تفاوت دو گونه مشابه را در کنار هم بشناسم و از این راه به تفاوت ذائقه آن دو درخت رسیدم.
چنین ژرف نگری یکی دیگر از بروندادهای پژوهش با رویکرد دانش بومی جنگل است، دانشی که طی بیش از ۷ دهه اخیر در مراکز آموزشی و تحقیقاتی مطرح نشد.
این پژوهش کلیدی ما را به آموزش بنیادین جهت شناخت طبیعت جنگل سوق می دهد بنابراین خواهشمندم به شرح زیرین که حاصل دانسته ها و یافته ها از اجزای جنگل است به جد توجه شود.
فرض کنید دو درخت بلوط نوع پرسیکا رشد یافته از بذر جنگل زاگرسی که دارای یقه پیچ خورده نیست و بعبارتی صاف و در راستای تنه است و در کنار هم یا با فاصله اندک ایستاده اند را انتخاب کنید.
و یا دو گونه راش جنگل خزری را که با اقلیم گذار پرفشار نیمه سرد خزری روئیده است انتخاب شود.
۱- حال از هر دو درخت یک برگ را از شاخه جدا کرده و طول دمبرگ و تعداد رگبرگها شمارش و قیاس شود.
۲- ببینید طول و عرض برگ چند سانت است و بعد طول یک رگبرگ اول یا آخر برگ را اندازه بگیرید، حال نسبتی بین پهنای سطح برگ و طول رگبرگ بدست می‌آید و
همین کار با برگ درخت مجاور انجام و قیاس کنید، خواهید دید اندازه مشابه ندارند و به واقع برگ درختان که صادق و راستگویند، می‌گویند ما در مصرف مواد معدنی محلول و میزان مواد معدنی مورد تغذیه خود دارای “ذائقه” مشابه نیستیم. البته با تجزیه برگ دو درخت در آزمایشگاه صحت این پژوهش روشن می‌شود.
این پژوهش درس دیگری هم دارد، اینکه عدم ذائقه مشابه دو درخت مجاور منجر به تفاوت رنگ برگ در شرف خزان و تفاوت در زمان رو به زردی برگها و نیز زمان افتادن برگهای دو درخت می شود.
رخدادی که در فصل پائیز می توانید دو درخت هم گونه مجاور هم را مورد دقت قرار دهید و سند ارائه شده را با ارزیابی تطبیقی محک بزنید.
۳- به هیچ وجه ضخامت پوست دو درخت هم گونه و همسال مورد پژوهش، یکسان نیست و به هیچ وجه ارتفاع دو درخت هم گونه، هم قطر و هم سن مشابه هم نیست.
۴- رویش پدیده های رویشی تحت سایه آن درخت مادری یعنی گیاهان علفی از نظر نوع گونه و فرم و اندازه ساقه و برگ و رنگ نیز مشابه هم نیست.
۵- قوه نامیه بذر دو درخت هم گونه مجاور، یکسان نیست و نهالهای رشد یافته در پای هر درخت هیچ‌یک شبیه هم نیستند، یعنی در مراحل رویش و تنازع بقاء فرم تنه و تعداد شاخه منشعب از تنه یکسان نیستند. شگفت انگیز است درخت آبخیزدار با راز بسیار و سازنده چرخه بستر حیات!
اگر چنین پژوهشی از جانب مدرسین علوم جنگل انجام می شد، آن مدرس، محقق و کارشناس اجرا، هرگز تن به قطع درخت نمی داد و درخت را کالا نمی پنداشت و با تصمیمات نابخردانه و طبیعت ستیزانه به نابودی مهمترین، پیچیده ترین و متنوع ترین زیست بوم طبیعی یعنی جنگل نمی کوشیدند چون جنگل را می شناختند و جنگل را با همه اجزا و ارکان پدیدارنده آن از ریزموجودات تا غول پیکر ترین گونه های درختی و جانوری آن، جنگل می دانستند و جنگل را تنها با درخت نمی شناختند.
