نماد سایت پایگاه فرهنگی اجتماعی سپهر جنوب

گذری بر تأثیر متقابل شعر و اجتماع

شعر از جهتی برخاسته از جریانات جامعه است بدانگونه که در دوره‌ مشروطه بوده است و جریانات جامعه نیز در شکل گیری مسیر شاعران و شعرشان تأثیرگذار بوده و هست.

میرزاده عشقی تحت تأثیر انقلاب مشروطه اشعار میهنی می گفت و همان را بر درگاه مجلس چهارم مشروطه بلند بلند به فریاد می خواند و در تهییج جامعه بسیار مؤثر بود.

«طبقه اجتماعی» شاعر نیز در محتوای شعر او بسیاران تأثیر دارد. فرخی یزدی نماینده‌ انقلابی دوره هفتم مجلس از طبقه عوام است شعر مردمی می گوید چرا که به این طبقه خاص تعلق دارد و ایرج میرزا از نوادگان فتحعلی شاه است و متعلق به خاندان سلطنت جریان شعری دیگری را پیروی می کند.

یک اثر ادبی محصول یک جامعه است و جامعه در تکوین آن بسیار نقش دارد و البته که طبقه اجتماعی در شکل گیری ویژگی های شخصی شاعر بسیار مؤثر است و قطعاً سبک و امضای شخصی شاعر حاصل هویتی است که از جامعه و طبقه خود گرفته است.

آریان پور طبقه اجتماعی را چنین تعریف می کند: «جمع کثیری از مردم که از حیث اقتصادی پایگاه واحدی دارند، موجد طبقه می شوند. طبقه گروه بزرگیست که اعضای آن در تولید اجتماعی مقام همانندی دارند و از ثروت اجتماعی سهم کمابیش برابری می برند. اعضای طبقه به سبب تجانس کلی خود دارای آرمانهای مشابهی هستند و موافق آرمانها برای بهبود اوضاع عمومی طبقه خود می کوشند.»

نگاه اجتماعی به شعر را در غزلهای اجتماعی حافظ می توان یافت و در شعر سیف فرغانی نیز، خیلی که جلوتر بیاییم در دماوندیه ملک الشعرای بهار و شعر دهخدا و سروده های فرخی یزدی و سید اشرف الدین گیلانی و چون این ها این نگاه عریان و آشکار است.

این چند شاعر اخیر برای اصلاح امور جامعه به شاعری برخاسته بودند. سید اشرف الدین با نشریه «نسیم شمال» خویش به ایجاد هیجان و شور انقلابی در مردم کمک می کرد و سبب همبستگی می شد.

وطن یکی از اصلی ترین دغدغه های شعر مشروطه است، وطن، سوگلی بی مانندی که جانهای مضطرب، با حرف حرف آن به آرامش می رسند و همبستگی می یابند. دکتر شفیعی کدکنی بر این اعتقاد است که «احساس نوعی همبستگی درمیان افراد جامعه ایرانی در طول زمان همیشه وجود داشته است.»
(این احساس همبستگی را همگان در جریانات اخیر جامعه، در جنگ دوازده روزه دیدیم، دیدیم که چگونه بسیاری از سایه به آفتاب آمدند و خاکستریهایی که به رنگ روشن میهن خواهی در آمدند و فریاد «وا ایرانا» و «دریغا وطن» سر دادند چرا که ذره ذره جانشان با ذره ذره خاکشان به شیوه‌ای شگفت و شگرف آمیخته بوده و هست.)

بعد از مشروطه با ظهور نیما و مشخصاً با خلق شعر ققنوس در ۱۳۱۶ هجری جریانی پی افکنده شد که به آن «جریان نمادگرایی اجتماعی» می گوییم. نیما و شاگردانش اجتماع و مردم را محور کار خود قرار دادند. شعرهایشان مستقیماً در جامعه تأثیر می کرد و مسیر جامعه نیز در خلق آثار ذی قیمت آنان بسیاران مؤثر بود.(دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی)

اجتماع و نمادهای اجتماعی در شعر نیما یوشیج و شاگردانش بسیار پر رنگ است. نیما نمادهای عرفانی را به سویی نهاد و نماد های اجتماعی را جایگزین کرد. جریان «نمادهای فرارونده» را قطع نمود و مردم و جامعه را در شعر خویش خانه داد و خانه ساخت. نیما در شعر «ققفنوس»، «مرغ آمین»، «آی آدم ها» و…. نقش یک مصلح اجتماعی را بازی می کند. و اخوان، شاگرد وفادارش نیز در «زمستان» و «از این اوستا» و «آخر شاهنامه» و… نیما را بسیار پیروی کرده است.

نیما در «آی آدمها» از آدمهایی سخن می گوید که در جای جای جهان در حال غرق شدند، در شرق دور در غرب نزدیک، در شمال، در جنوب، از کودکان مظلوم غزه گرفته تا کودکان مظلوم تهران و خرمشهر و تبریز، از کودکان مظلوم هیروشیما تا کودکان ستم دیده‌ ویتنام و حلبچه و هر آن کجا که بمب ها و گلوله‌ها و نارنجکها، همه کابوسند.

«آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید/ یک نفر در آب دارد می سپارد جان/ یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند/
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید/…./ آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید/ نان به سفره جامه تان بر تن/
یک نفر در آب می خواند شما را…»

و اخوان و خانه ی آتش گرفته اش یعنی جامعه:
«خانه ام آتش گرفته است آتشی جانسوز/ هر طرف می سوزد این آتش/ پرده ها و فرش ها را، تارشان با پود…/ وای بر من سوزد و سوزد/ غنچه هایی را که پروردم به دشواری/ در دهان گود گلدان ها/ روزهای سخت بیماری…»

ما هشت سال جنگیدیم و این جنگ هشت ساله غزلی را معنا داد با نام «غزل حماسی»، رباعی ها و دوبیتی ها و مثنوی های حماسی شکل گرفتند اشعاری که بوی گلوله و طعم خمپاره می دادند.) مشخصاً در اشعار شاعر فقید نصرالله مردانی در خون نامه خاک (همین اشعار نیز در تهییج مردم در دفاع تأثیر شگرف و شگفتی داشتند. و این گونه است که شعر و شاعر از تحولات جامعه اثر می پذیرد و در تحولات جامعه تأثیرگذار است.