تابستان هست و گرما و بی تابی حیات تالاب ها، تالاب حله همین جا در جنوب، چند قدمی بندر بوشهر، در دهستان انگالی، در شهرستان بوشهر، کنار خلیج فارس، برمصب رودخانه حله.
جوامع محلی همجوار تالاب حله می گویند: «صدایی که شنیده می شود صدای تَرَک ها و خشکیدگی زمین های تالابیست. عملیات لایروبی تالاب حله با آوازه ای که داشت نتوانست یکسال دوام بیاورد بعد سال ها انتظار امید بود بستری برای زیست و تجدید دوباره حیات گیاهی و جانوری تالاب فراهم شود.
حالا تش باد هست و گرد خاک و بستر خشک رودخانه و رسوب گیری و شیب معکوس و آبی که نیست.»
سوم خردادماه ۱۴٠۲ بود که اجرای پروژه لایروبی تالاب حله آغاز شد، سرانجام بعد از سال ها تلاش و چانه زنی فعالان محیط زیست و مردم دهستان انگالی بالاخره سازمان های مربوطه متقاعد شدند که تنها راه نجات و احیای تالاب، لایروبی و اصلاح سازه مقسم «بند بصری» در مسیر و پایین دست رود خانه حله است .
اجرای پروژه لایروبی با دستور مدیر ارشد استان بوشهر به صورت فرادستگاهی و با همکاری شرکت آب منطقهای، اداره کل حفاظت محیط زیست، جهاد کشاورزی، سپاه امام صادق(ع) استان بوشهر و مجموعه بسیج سازندگی و سایر دستگاههای اجرایی مرتبط، طی یک عملیات جهادی با تقسیم برنامه طرح ساماندهی بند بصری و لایروبی ۲ شاخه شمالی و جنوبی رودخانه حله با هدف روانتر شدن مسیرهای ورودی آب به تالاب آغازشد.
این که با چه نگاه کارشناسانه ای پروژه به انجام رسیده و اجرای دقیق آن را چه چیزی تضمین می کند نیازمند رصد و ارزیابی اهداف پروژه و هزینه انجام شده در یک بازه زمانی است.
در شرایطی طرح ساماندهی رودخانه حله اجرا شد که از ۴۲ هزار و ۷٠۸ هکتار اراضی تالاب حله، کمتر از ۸ هزار هکتار تالابی و خشکی زی آن باقی مانده است.
تالاب حله با طغیان رود حله و جریان های سیلابی درطول زمان به خصوص سال ۱۳۴۲ بر روی زمین های کشاورزی روستاهای دهستان انگالی شکل گرفت. بارش های سیل آسا طی سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۸۲ بر وسعت مناطق تالابی افزوده شد. شیب یکنواخت زمین، تداخل آب شیرین رودخانه و شوری خلیج فارس سبب انبوه شدن پوشش گیاهی و مکان مناسبی برای زیست جانوران و پرندگان مهاجر خلق شد. همه پرندگان و جانوران رانده شده از اراضی باغی و زراعی به این منطقه کوچ کردند به طوری که مناظر منحصر به فرد آن هنوز در خاطره ها و زبان مردم بومی بازگو می شود.
با ساختن سد های انحرافی و مخزنی بر رودخانه شاپور که یکی از شاخه های اصلی تغذیه آب تالاب بوده است آب رود خانه به شدت کاهش یافت، با انباشته شدن رسوبات در دهانه شاخه جنوبی و شاخه های فرعی ورودی آب به تالاب و عدم پرداخت مستمرحق آب تالاب، شکارهای بی رویه و روش های نامناسب صید و شکار توسط افراد محلی، تنش بر سر مالکیت و بازپس گیری زمین های کشاورزی، قطع پوشش گیاهی و آتش سوزی عمدی جنگل ها توسط مردم محلی جهت کشت زمستانه گندم و دامپروری اقدام نمودند.
در کنار عدم آگاهی مردم بومی، تغییرات اقلیمی سال های اخیر موجودیت تالاب را در معرض خطر جدی قرار داد به طوری که از ۲٠ هزار هکتار محدوده تالابی ۹٠ درصد آن از بین رفته و از تعداد بسیاری از گونه های جانوری کاسته شده و پرندگان بومی و مهاجر در معرض انقراض قرار گرفته اند هر چند در این مورد آمار دقیقی وجود ندارد اما شواهد این را نشان می دهد.
با توجه به شرایط ناپایدار هیدرولوژی تالاب حله به عنوان مهم ترین اکوسیستم استان در معرض آسیب جدی و قرار گرفتن در لیست سرخ تالاب های جهانی است.
اجرای صحیح طرح ساماندهی و تأمین آب تالاب حله می تواند گامی مؤثر در احیا و ترمیم حیات آن و همچنین تداوم زندگی جوامع همجوار آن باشد.
مشارکتی بودن طرح شرایط را برای اجرای بهینه هر بخش پروژه ساده تر می نماید. مساعدت درسرمایه گذاری و اختصاص بودجه از سوی اداره آب منطقه ای و اداره کل محیط زیست استان برای زنده نگه داشتن تالاب در این اقلیم خشک، نقش آفرینی و اثری ماندگار بر رونق اقتصادی مردم محلی و تثبیت مهاجرت های روستایی خواهد گذاشت.
با تصمیم گیری و اجرایی شدن طرح آبرسانی به تالاب، مانع از چند برابر شدن هزینه ها وخارج شدن مشکل از کنترل و رویداد فاجعه ای انسانی و طبیعی در منطقه خواهد شد، لذا برای سود چند جانبه ذینفعان، رسیدگی به مشکل مبرم و ضروری بود.
برای دستیابی به اهداف مورد نظر مشورت با ذینفعان و استفاده از تجربیات جوامع محلی رکن بنیادی پروژه هست که قبل از اجرای هر طرحی نظر جوامع محلی و مشارکت با ذینفعان ضروری است.
در شرایط فعلی منبع آب تالاب هرزآب ها و پساب های کشاورزی و زهکشی نخیلات است که بعد از آبیاری نخلستان ها به رودخانه حله سرازیر می شود و خود این مسئله جای بحث فراوان دارد.
اگرطرح تأمین و مدیریت آب تالاب حله با همراهی و مشارکت ذینفعان به طور دقیق و با کارشناسی انجام می شد شکاف موجود بین شرایط واقعی و شرایط ایده آل در منطقه کم می شد . تقسیم آب حداقل به نسبت ۴٠ به ۶٠ در محل بند بصری، همچنین پرداخت قانونی حق آب تالاب از سد و افزایش آگاهی عمومی جوامع محلی و… با این شرایط فعالیت های کشاورزی، دامپروری، توریسم و اکوتوریسم تالابی در روستاهای مجاور تالاب رونق می گرفت. از طرف دیگر تامین مشارکتی آب تالاب، زمینه ترمیم حد اقل ۴٠ درصد اکوسیستم آسیب دیده حله را می توانست فراهم نماید و در بهبود وضعیت موجود گونه های گیاهی و جانوری، پرندگان بومی و مهاجر ، کاهش روند شکل گیری کانون ریز گردهای محلی، کاهش مهاجرت های روستایی، کاهش آتش سوزی مزارع و جنگل و افزایش کسب و کار از تالاب انتظار تغییرات رضایت بخشی حاصل می رفت.
آنچه شاهد هستیم در کم تر از یکسال شیب همچنان معکوس هست و آبی از بند بصری به شاخه های جنوبی منشعب شده از شاخه ی جنوبی رود حله بر روی مصب امکان عبور نیست. در بخش های پایین دست لایروبی عرضی انجام شده و عریض شدن عرض رودخانه نتوانسته اهداف طرح را محقق نماید.
سوال اینجاست با هزینه هایی که در اجرای طرح لایروبی تالاب انجام شده اشتباه کار کجاست؟ اشکال پروژه در چه بخشی است؟ وقت پایش و نمایش طرح کی فرا می رسد؟ آیا امر احیای تالاب محقق می شود؟
این قصه همچنان باقیست…