در سالهای اخیر، واژهی «پایداری» در گفتوگوها و طرحهای گوناگون زیاد شنیده میشود. هر جا سخن از پیشرفت، محیطزیست یا بهبود زندگی مردم است، معمولاً نامی هم از «توسعه پایدار» به میان میآید. اما واقعیت این است که بسیاری از اقداماتی که امروز بهعنوان توسعه پایدار معرفی میشوند، تنها بخشی از ماجرا را پوشش میدهند و از نگاه سیستمی به این مفهوم فاصله دارند.
توسعهی پایدار فقط کاشت درخت یا کاهش مصرف انرژی نیست. همانطور که رشد اقتصادی بدون عدالت اجتماعی یا حفظ منابع طبیعی نمیتواند ماندگار باشد، هیچ اقدام جزیرهای هم بهتنهایی پایداری نمیآورد.
*تعریف سادهای از توسعه پایدار
به زبان ساده، توسعه پایدار یعنی رشد و پیشرفت در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، بهگونهای که نیازهای امروز برآورده شود، بدون آنکه توان نسلهای آینده برای رفع نیازهای خود آسیب ببیند.
این سه بُعد مانند سه پایهی یک میز هستند؛ اگر یکی کوتاهتر باشد، تعادل از بین میرود. بنابراین توسعهی پایدار یعنی پیشرفت همهجانبه، نه یکجانبه.
*SDGها؛ زنجیرهای از اهداف بههمپیوسته
در ادبیات جهانی، از توسعهی پایدار با عنوان SDG یاد میشود که مخفف عبارت Sustainable Development Goals است؛ یعنی «اهداف توسعه پایدار».
این اهداف توسط سازمان ملل در ۱۷ محور اصلی مطرح شدهاند؛ از ریشهکن کردن فقر و گرسنگی گرفته تا آموزش، سلامت، اشتغال شایسته، انرژی پاک و حفاظت از طبیعت.
نکته مهم این است که این اهداف بهصورت زنجیرهای به هم وابستهاند و تحقق یکی، بدون توجه به دیگری، امکانپذیر نیست.
برای مثال، آموزش باکیفیت میتواند زمینهساز اشتغال پایدار شود و اشتغال پایدار نیز به کاهش فقر و ارتقای کیفیت زندگی کمک کند.
به طور مثال دستیابی به «آموزش باکیفیت» (هدف ۴) زمینهساز «اشتغال شایسته و رشد اقتصادی» (هدف ۸) است و بدون آن، «کاهش فقر» (هدف ۱) هم بهدرستی محقق نمیشود.
بنابراین اگر اقدامی فقط به یک هدف محدود شود و اثرش بر سایر اهداف سنجیده نشود، در مسیر توسعهی پایدار حرکت نکردهایم، حتی اگر نیت آن مثبت باشد.
*بهرهوری و سیستمنگری؛ قلب تپندهی پایداری
درک درست توسعهی پایدار، بدون نگاه سیستمی ممکن نیست.
هر تصمیم یا پروژه بخشی از یک سیستم بزرگتر است که اجزای آن بر هم اثر میگذارند. افزایش تولید بدون مدیریت منابع، شبیه بالا بردن سرعت خودرو بدون توجه به میزان سوخت است.
در این میان، بهرهوری نقش کلیدی دارد؛ یعنی استفادهی هوشمندانه از منابع برای خلق بیشترین ارزش ممکن با کمترین اتلاف.
پروژهای زمانی پایدار است که علاوه بر موفقیت در شاخص خودش، بر شاخصهای دیگر هم اثر مثبت بگذارد.
در زبان مدیریتی، به این شاخصها KPI میگویند که مخفف Key Performance Indicator است و بهمعنای «شاخص کلیدی عملکرد» است.
اگر یک پروژه فقط یک شاخص را بهبود دهد ولی شاخصهای دیگر را تضعیف کند، در واقع پایداری ایجاد نکرده است.
برای نمونه، فرض کنید در منطقهای از بوشهر، سامانه آبیاری هوشمند اجرا میشود که موجب صرفهجویی در آب، افزایش درآمد کشاورزان و کاهش آلودگی میشود. چنین اقدامی چون همزمان چند شاخص کلیدی را بهبود میدهد، مصداقی از توسعهی پایدار است.
برای نمونه، فرض کنید در منطقهای از بوشهر، سامانه آبیاری هوشمند اجرا میشود که موجب صرفهجویی در آب، افزایش درآمد کشاورزان و کاهش آلودگی میشود. چنین اقدامی چون همزمان چند شاخص کلیدی را بهبود میدهد، مصداقی از توسعهی پایدار است.
یا بهعنوان مثالی دیگر، ساخت یک آبشیرینکن با انرژی فسیلی در ظاهر اقدامی مفید است، اما اگر بدون توجه به اثرات جانبی زیستمحیطی انجام شود، میتواند پایداری را تضعیف کند.
در مقابل، استفاده از پنلهای خورشیدی برای تأمین برق همان آبشیرینکن، نهتنها آب سالم تولید میکند بلکه انتشار کربن را هم کاهش میدهد و هزینههای بلندمدت را پایین میآورد.
این یعنی تصمیم درست، تصمیمی است که زنجیرهی اثرات را ببیند، نه فقط نتیجهی مستقیم را.
*چگونه بفهمیم یک اقدام واقعاً پایدار است؟
برای سنجش پایداری میتوان چند پرسش ساده اما مهم مطرح کرد:
۱٫ آیا اثر این اقدام در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی مثبت است؟
۲٫ آیا نتایج آن در بلندمدت قابلتداوم است؟
۳٫ آیا چند شاخص عملکرد (KPI) را همزمان بهبود میدهد، نه فقط یکی؟
۴٫ آیا با سایر اهداف توسعه در تعارض نیست؟
اگر پاسخ این پرسشها مثبت باشد، میتوان گفت آن اقدام واقعاً در مسیر توسعهی پایدار قرار دارد.
*پایداری یعنی هماهنگی، نه تکحرکتی
توسعهی پایدار مجموعهای از پروژههای سبز یا شعارهای زیبا نیست؛ مسیر هماهنگی میان انسان، اقتصاد و طبیعت است.
پایداری نقطهای نیست که به آن برسیم، بلکه رویکردی است که باید در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها نهادینه شود.
وقتی بدانیم هر تصمیم کوچک میتواند بر حلقههای دیگر این زنجیره اثر بگذارد، تازه درمییابیم که توسعهی پایدار یعنی «پیشرفت هماهنگ» — پیشرفتی که هم سود دارد، هم معنا، و هم آینده.

