یکی از مسئولیتهای اخلاقی یک کنشگر اجتماعی؛ بالاخص در حیطه محیط زیست، این است که همچون چراغِ راه مسیر زندگی انسانها را روشن کرده و وجدان، شفقت و همدلی همنوعان را بیدار کند. برای آنان که به روزمرگیها و عادتهای کهنه خو گرفتهاند، انقلاب درونی بسی سخت و طاقتفرساست، اما کسانی که درکِ نو از پدیدهها دارند، میتوانند درست ببینند و انتخاب کنند.
کودکی و نوجوانی دورههایی در زندگی انسانها هستند که افراد نگاهی تازه به جهان هستی دارند و نگاه؛ حاصل پیشداوریهای گذشتگان نیست. آنها کمتر با چشمِ دگران میبینند و به ندرت با ذهنِ دگران درک میکنند.
در این راستا در دبیرستان دخترانهی آوای دانش چالوس؛ پدیدهی شوم جنگ و آثار جبرانناپذیر آن را بر محیطزیست بررسی کردیم و ماحصل آن را به صورت گزارشی کوتاه که با نگاهی نو نگاشته شدهاست، تقدیم شما میکنیم.
قصهی فریماه؛ (فریماه امینی)
«شما آن یک نفر باشید!»
جنگها آثار جبرانناپذیری بر محیطزیست وارد میکنند. حیوانات بیگناه، اسیر دودها و اصوات مهیب شده و راه فراری از ترسها و اضطرابهای خود ندارند؛ اضطرابی که ارمغانِ انسانهای جاهطلب است… آری، ارمغان جنگ چیست؟
پرندگانی که تپش قلبهای کوچک و معصومشان با شنیدن صداهای انفجار متوقف میشود. حیوانات شهری منجمله سگها و گربههایی که از آغوش شهر و شهرنشینان خارج میشوند و با چشمان کوچک حیرتزدهشان به صداهایی گوش میسپارند و بر شعلههای آتشی مینگرند که سبب تخریب سرزمینشان شده است.
آبزیانی که جنگ تصویر ماه نقره اندود را از آبها و برکههایشان پاک کرده است. کودکان بازیگوشی که با پدیدار شدن جنگ از این پس بازیهایشان رنگ ترس خواهد گرفت. نوجوانان هدفمندی که برای آرزوهایشان میدویدند و اکنون برای رویاهایی که در زیر آوارها دفن شده، میجنگند. بزرگسالانی که با هزاران امید در انتظار آیندهای بودند که با غم و شادی، پایهگذاری کردند اما اکنون باید نظارهگر سوختن سرزمینشان باشند؛ آری «عشقی ناتمام» ماحصل پدیدهی شوم جنگ است برای تکتک زیستمندانی که در چنگال دشمنی بیهودهی انسانهای بیملاحظه گرفتار شدهاند.
آیا دیدن چشمان وحشتزدهی کودکان دردناک نیست؟
در آغوش گرفتن عزیز نیمهجان دردناک نیست؟
گریستن برای کسی که در زیر آوارها آرمیده، دردناک نیست؟
نگاه کردن به ماه؛ از پس ابرهای غبارآلود که به سرزمین ویرانهاش مینگرد دردناک نیست؟
شنیدن صدای قلبهای مضطرب حیوانات، نگاه کردن به چشمان ترسیده و ناامیدشان و تماشای جان دادن پرندگان شهرمان که ما را مهمان موسیقی دلانگیزشان میکردند، دردناک نیست؟
ای انسانها!
با شما هستم!
پذیرای جنگ نباشید و بدانید که تغییرات کوچک در جهان با یک تأمل آغاز میگردد؛ گاهی با یک نفر…
«شما آن یک نفر باشید.»
سوگل موسوی نژاد:
سوگل معتقد است که انسان موجودی اجتماعی است و باید به این بینش برسد که به زندگی همنوعان خود احترام بگذارد. همچنین به علت مسئولیتی که متوجه انسان است، در خصوص حفاظت از محیطزیست موظف است به سایر جانداران و زیستگاه آنها اهمیت بدهد و سبب نابودی زندگی آنها نشود.او میگوید:«آلودگی، مرگ، بیماری، انقراض، آتشسوزی، سردرگمی، قحطی، بیارزش شدن پول و آوارگی ارمغان جنگهایی است که انسانهای خودخواه بر طبیعت تحمیل میکنند. جنگ، قلب زمین را به درد میآورد…
«جنگافروز نباشیم بلکه صلحطلب باشیم.»
فائقه قسمتی:
فائقه از دریچهی دیگری به جنگ مینگرد و میگوید:«با شروع جنگ، رویای حیوانات را از بین خواهیم برد. تا به حال به حیواناتی که تازه مادر شدهاند فکر کردهایم؟ پس از وقوع جنگ چه بر سر آنها و نوزادانشان خواهد آمد؟ جاندارانی که بیخبر از همهجا میزبان جنگی ناعادلانه و ویرانگر شدهاند و ممکن است بیش از چند ساعت یا چند روز، میهمان این دنیا نباشند. آیا تماشای ناتمام دنیا، حق جانداران کوچک است؟ آیا ترس و اضطراب برای کودکان، حق آنهاست؟ واقعاً جنگ به نفع کیست؟!»
فاطمه زهرا انگوران:
فاطمه زهرا هم با نگاهی مبتنی بر احساس و عاطفه، خودش را پرندهای فرض میکند که اسیر ویرانیهای جنگ شده و شاهد سقوط پرندهای بر روی زمین است. پرنده پس از پرواز ناامیدانه بر فراز شهر سوخته، سرانجام امید خود را از دست داده و جان میدهد…
اکنون از نگاه نو و تازهای که صرفاً میراث گذشتگان نیست، بار دیگر به جنگ نگاه میکنیم. به راستی «جنگ به نفع کیست؟!»

