آب يكی از اركان اصلی حيات بشری است به طوری كه حيات بدون آن برای موجودات زنده به هيچ وجه قابلتصور نيست بدون شک نامگذاری قرن ۲۱ با عنوان آب از سوی كارشناسان به معنی توجه كردن به اين مايه حیاتی پيش از پيش است. مهم اين است كه نياز به آب مقولهای نيست كه دارای محدوديت زماني و مكانی باشد و بتوان با مایعی ديگر در صدد جايگزين كردن كمبود و خلاء آن برآمد. آب تنها نعمتی كه جايگزين ندارد و نبود آن حيات را از انسانها و تمام موجودات جهان سلب ميكند از اين رو بایستی به دنبال مديريت آب برای دورههای بحران بود نه مديرت آب در دورههای بحران.
بحران آب تبعاتی دارد كه می توان برای مردم، جامعه و حتی يك حوزه زيستمحیطی دشواری های زیادی ايجاد كند حل مشكل آب نيازمند همدلی، احساس تعلق و شفافيت در كنار آموزش مداوم است و راهحلها بايد به عنوان ميثاق ملی تلقی شود .
پيدايش اجتنابناپذير بحران جهانی كنونی منابع آب شيرين بويژه در سطح ملی در اكثر شهرهای بزرگ كشور و همچنين فقدان دانش و فناوری های پيشرفته موجود در مراحل گوناگون فرايند از عوامل مهم بازدارنده توسعه پايدار محسوب می شوند. امروز آب نعمتی بی بديل است كه بايد آن را حفظ كرد تا خود و آيندگان دچار بحران بزرگ بی آبی يا كمآبی نشويم. گسترش شهرنشينی، افزايش جمعيت توسعه صنعتی شهرها و بالارفتن معيارها و استانداردهای زندگی موجب شده تا مصرف سرانه آب در ايران از روندی رو به رشد برخوردا شود. از يك سو ظرفيت منابع آب موجود به همراه تقاضای روز افزون برای آب و از سوی ديگر نياز به ايجاد منابع تأمين آب جديد، سرمايهگذاری های مالی زياد موجب شده است تا ضرورت صرفهجوئی در مصرف آب بيش از بيش احساس شود. بدين منظور ضروری است تا با برنامهريزی دقيق و حساب شده در زمينه مديريت تقاضای آب و اعمال روش های مدیریتی در جهت ارتقای سطح آگاهی جامعه استفاده از فناوری هايی كه منجر به صرفهجوئی در مصرف ميشوند، زمينه برقراری تعادل ميان ميزان آب مورد نياز برای مصرف و ظرفيت ذخایر آب موجود فراهم شود. امروز صرفهجویی در مصرف آب مسئلهای نيست كه تنها به هنگام خشكسالي و بحران و در مناطق كمآب به آن پرداخته شود. با مصرف بی رويه و رو به تزايد آب، اين بيم وجود دارد كه به تدريج آبی باقي نماند.
وضعيت اقليمی ايران:
ايران تنها كشوری نيست كه در سالهای اخير با مسئله بحران آب درگير است، بلكه جهان در حال تجربه بحران آب است، بيش از يک ميليارد نفر از مردم جهان به آب سالم آشامیدنی و نيمی از مردم جهان به بهداشت مناسب دسترسی ندارند. نابودی گونههای گیاهی و جانوری حقايق ديگری هستند كه در بسیاری از نقاط ايران و جهان اتفاق افتاده و می تواند باعث تغيير روش زندگی نسل های آينده شوند بحران آب جهان يک بحران مدیریتی است همزمان با كمبود بارندگی شرايط اقلیمی و آب و هوایی ايران دچار تغيير و جابهجايی شده است در شرايط كنونی نيمی از كشور در معرض خطر شديد خشکسالی و بحران آب قرار دارد.
مديريت بحران:
برای موفقيت در مهار اين بحران نياز به يك بررسی و تحقيق كامل برای مديريت سيستمهای با پیچیدگی بالا داريم. اگر ما رفتار و روش مديريت استفاده از آب را تغيير دهيم قادر به رسيدن به يك آينده مطلوب برای زمين و مردم آن خواهيم بود ما در مواجه با بحران آب بايد تهديدها را به فرصت تبديل كنيم و اين مسئله را امری انقلابی و ارزشی بدانيم زيرا در اين موقعيت ما با يک معادلهای دو مجهولی مواجهايم، يك مجهول آن كمبود آب است كه بايدبه راهحل عملی انديشيد و دوم اينكه از اين تهديد بالقوه چگونه يك فرصت بسازيم. هنر ما عبور منطقی از چالش كمآبی است، يعنی با تدبير، سختكوشی و مديريت درست با كمترين خسارت بايد از آن عبور كرد و مشكلها را شناخت و مردم را آگاه نمود و فرهنگ صرفهجویی را جا انداخت.
نقش آموزش و پرورش در مصرف بهينه آب:
صرفهجویی اتفاق نيفتاده است مگر با تغييرات رفتاری مصرفكنندگان و مشاركت داوطلبانه آنان در استفاده كمتر از انرژی و اين مهم انجام نميشود مگر با فراخوانی رهبران افكار عمومی، آموزش جمعيت و كمكگيری از دانشمندان علوماجتماعی و رفتاری بخصوص در پرداختن به موضوع آموزش مصرف بهينه آب در آموزشوپرورش پيشرفت كشورهايی كه به الگوی مصرف مناسب بويژه در زمينه آب و انرژی دست يافتهاند، نشان می دهد كه آنها وظايف جامعه را با ايجاد نوعی انضباط فكری در قبال آب در مدارس و كودكستانها به كودگان آموزش می دهند تا آنها را قادر سازند كه اندوخته عقلی خود را در آينده صرف مسائل زيستمحیطی و منابعطبیعی بخصوص آب كنند. شعاری كه در مدارس به دانشآموزان ياد داده می شود، اين است كه ما هيچيک قهرمان نيستيم كه به تنهایی بتوانيم جلوی بی آبی را بگيريم ولی هر يك از ما به سهم خويش می توانيم با احساس مسئوليت و مصرف كمتر آب اين مايه حيات را حفظ كنيم. خلاقيتهای ويژه ای كه در آموزشوپرورش اين گونه كشورها به كار گرفته می شود تا دانشآموزان را روز به روز به ارزش آب و سرنوشت آن علاقهمند سازد موجب می شود طی يک برنامهريزی دقيق دانشآموزان بتوانند حتی از پشت صحنه از مصرف بی رويه آب با خبر شده و آينده تأسفبار مصرف بی رويه را امروز پيشبينی و تصور كنند.
هدف آموزش در زمينه آب در وهله اول، پرورش افرادی فعال و آگاه نسبت به موضوع نقش آب و اهميت آن در روحيّات بشر و مسئوليت افراد در حفاظت و مصرف درست آن است، برای اين منظور آموزش، با نفوذ در نگرش دانشآموز، الگوی مصرف آب را در نظام ارزشی او جای ميدهد و انگيزه لازم را در جهت مشاركت فعال دانشآموز در مصرف آب در وی ايجاد ميكند.
نقش رسانههای جمعی در مصرف بهينه آب:
رسانههای جمعی شامل مطبوعات، راديو، تلويزيون، اينترنت و … در دنیای معاصر به عنوان منابع عمده كسب اطلاعات و شناخت افراد به حساب می آيند و به طور مستقيم و غيرمستقيم به آموزش مخاطبان خود می پردازند رسانههای جمعی می توانند به خوبی يك آموزگاه همراه مددكار، مربی و راهنمای بزرگ و آموزنده نقش داشته باشند. خدمتی كه تلويزيون می توان به بشر بكند در حدی بسيار عالی در خور تحسين مشاور است به افراد يک جامعه بدهد در حدی بسيار گسترده است و در واقع رسانههای جمعی به عنوان يک معلم و آموزگار به ارائه اطلاعات و پيام به مخاطبان خود می پردازند و ميزان تأثيرگذاری اين رسانهها به چهار عامل منبع ارائه پيام، ویژگی های پيام، زمينه عرضه و انتقال پيام و ويژگی های مخاطبان دارد. مقبول بودن منبع پيام موجب می شود كه مخاطبان، چون پيامرسان را قبول دارند بيشتر توجه كنند و بيشتر تحت تأثير قرار بگيرند. پيام مربوط به مصرف آب بايد به كرات پخش شود پيام بايستی طوری طراحی شود كه در حد فهم و درك مخاطبان باشد به عنوان مثال از طريق كارشناسان آب و آبرسانی و مسئولين شركتهای آب و فاضلاب در هر منطقه برنامههائی جهت استفاده درست از آب طراحی می شود و از طريق روزنامههای محلی همراه با قبض آببها در اختيار مشترک قرار داده شود همزمان به مصرفكنندگان از طريق برگزاری ميزگردها، جلسات پرسش و پاسخ، دعوت از صاحبنظران و كارشناسان مسائل آب هشدارهای لازم داده شود.
نقش فرهنگ در ترويج مصرف بهينه:
مهاجرينی كه به شهرهای بزرگ می روند همراه خودشان فرهنگ مصرف ويژهای را به شهر می آورند، فرهنگی كه در جامعه روستایی به دليل وجود هماهنگی بين توليد و مصرف در روستا حالت طبيعی داشته است. از جمله اين فرهنگ، فرهنگ مصرف آب است كه روستایی تلاش می كند حداكثر بهرهمندی را از حقابه خود بنمايد او به شهر می آيد در حالی كه بهرهمندی از آب (سختافزار مصرف آب) نسبت به آنچه كه در روستا بوده تغيير كرده ولی فرهنگ مصرف آب (نرمافزار آب) برای روستایی اسكان يافته در شهرها به همان صورت قبلی باقي مانده است و لذا با همان احساس حقابه داشتن در كنار حقابههای همسايگان سعی در برداشت آب بیشتری مب نمايد او حالا كه به شهر آمده قسمت مادی بهرهمندی از آب نسبت به آنچه در روستا بوده تغيير كرده اما قسمت غيرمادی بهرهمندی از آب نسبت به آن زمان تغيير نكرده است، با توجه به اين كه رفتار انسانها در زمينههای بهداشتی و مصرف كالا بيشتر زمينه فرهنگی دارد لذا براي بهينهسازی مصرف آب، بايد به تحول فرهنگی در بين شهرنشينان پرداخت چرا كه شهروند بودن يعنی فرهنگ شهری و شهروندی داشتن در اين راستا جلسه مشاركت زنان و سپردن برخی امور به نهاد خانواده در فعاليتهای ترويجی بويژه در اموری مثل بهينهسازی مصرف آب از اصول قابل توجه است.
ساير عوامل مؤثر در مصرف بهينه آب:
الف ـ علوم اجتماعی شامل نقش تحقيقات علوم اجتماعی، نقش دولت و سياستگذاری ها، چگونگی اشاعه فرهنگ كار بر فناوری ها و نقش متقابل منابع آب و توسعه پايدار و جايگاه صرفهجویی.
ب ـ فناوری های صرفهجویی شامل، نقش تحقيقات فنی و علمی، تأثير و نقش فناوری های نوين، استانداردهای ملی و بينالمللی، بازيافت آب و پایداری اكوسيستم آبی و بهينهسازی نوينترين شيوههای علمی و عملی تصفيه فيزيكی و شيميایی از ديدگاه انرژی و بهداشتی.
ج ـ مديريت مصرف شامل، توسعه روشهای بهينه مصرف، برقراری و ايجاد سيستم دقيق پايش در شبكههای توزيع و مصرف آب در راستای كاهش هدرروی خود به خودی و ايجاد هماهنگی و نظم چرخهای در كليه مراحل عرضه و تقاضا و نهايتاً مصرف آب، بررسی روش های مدرن در بهينه كاهش هدرروی مصرف و طراحی و استقرار سيستمهای بازيافت آب دركليه صنايع بر اساس مديريت مصرف.
راهكارها:
تدوين آئيننامه اجرای مصرف آب، توجه به عرضه و تقاضا در كل چرخهی آب، توجه به مديريت آب، برآورد ارزش اقتصادی و منطقهای آب، استفاده از روشهای نوين آبیاری، تغيير الگوی كشت، تجميع مزارع، بررسی شکستگی لولههای شبكه برای جلوگیری از اتلاف آب، جداكردن آب شرب از ساير مصارف شهری، جلوگیری از تخريب و گسترش پوشش گیاهی، بهسازی شبكههای آب شهری و هماهنگی های مدیریتی.
نتيجهگيری:
كمبود آب مهمترين چالش پيش روی ايران است. سی درصد آب تصفيه شده كشور به دليل فرسودگی شبكه آبرسانی به هدر می رود و در بخش صنعت نيز ميزان هدررفت آب زياد است و اگر مديريت آب تغيير نكند ايران به استقبال يک بحران جدی خوهد رفت و قلمرو اكوسيستمهای كشور محيط زيست، گردشگری، گنجينه فرهنگی، امنيت ملی، كشاورزی، دامداری و بلايای طبیعی را در بر می گيرد.
منابع:
گودرزی، م (۱۳۷۳)، مديريت منابع آب در مناطق خشک ايران و جهان دانشگاه تربيت مدرس تهران.
مجموعه مقالات اولين همايش علمی و تحقیقاتی بهينهسازی مصرف آب تهران ۱۳۷۹٫
رشيدپور، ابراهيم (۱۳۵۲)، تلويزيون و اطفال، انتشارات راديو و تلويزيون ملی ايران.
تحقيقات میدانی و اينترنت.

