۳۰, تیر,۱۴۰۴ | ۶:۵۹ ب.ظ
5531
15
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۳۰, تیر,۱۴۰۴ | ۶:۵۹ ب.ظ
5531
15
بدون دیدگاه
بوشهر، استانی که سخاوت طبیعت را با آفتاب درخشان، دریای نیلگون و منابع بیکرانش به آغوش کشیده، این روزها در چنبره معضلی عمیق دست و پا میزند: فلج شدن سیستم حملونقل عمومی، بهویژه ناوگان تاکسیرانی شهری. آنچه زمانی شریان حیاتی جابجایی شهروندان بود، اکنون به افسانهای دور از دسترس بدل شده است؛ واقعیتی تلخ که حتی کودکان این دیار نیز دیگر به آن باور ندارند.
در خیابانهای داغ و بیرمق بوشهر، تماشای تاکسیهای فرسوده و انگشتشماری که گهگاه از مقابل چشمان خسته مردم میگذرند، نه پاسخی به نیازهای روزافزون شهروندان است و نه تصویری محو و ناامیدکننده از گذشتهای دور را تداعی میکند. سازمان تاکسیرانی، نهادی که وظیفه ساماندهی و مدیریت این حوزه حیاتی را بر عهده دارد، چنان در حاشیه قرار گرفته که گویی موجودیت آن صرفاً بر روی کاغذ است. آیا مسئولان این سازمان از واقعیت تلخ حذف تدریجی تاکسی از زندگی روزمره مردم بوشهر بیخبرند؟ یا شاید تصور میکنند نبود تاکسی، خود دلیلی بر عدم نیاز به آن است؟
این خلأ مدیریتی، بستر مناسبی برای جولان مسافربرهای شخصی فراهم آورده است. اما نه بهعنوان ناجیانی که گره از کار مردم بگشایند، بلکه اغلب در قامت فرصتطلبانی که از این بیسامانی حداکثر بهره را میبرند. نرخ کرایهها نه بر اساس مصوبات قانونی، بلکه کاملاً خودسرانه و بر مبنای میل رانندگان تعیین میشود. وای بر مسافری که جرأت اعتراض به این بیعدالتی را داشته باشد؛ پاسخ روشن و قاطع است: نمیخواهی؟ پیاده شو! این جمله، واکنشی تمامنما از وضعیت اسفناک حملونقل عمومی در استان بوشهر است؛ وضعیتی که به هیچ عنوان شایسته شأن و منزلت مردم نجیب این دیار نیست.
در جایجای جهان، بحران در سیستم حملونقل عمومی، زنگ خطری جدی برای مسئولان محسوب میشود. سیاستمدارانی که خود پا به پای مردم سوار بر مترو و اتوبوس میشوند، نبض مشکلات جامعه را در دست دارند و راهکارهای عملی را در پیش میگیرند. اما در بوشهر، کدام مسئول تا به امروز زیر آفتاب سوزان این شهر ایستاده و طعم تلخ انتظار بیپایان برای یک تاکسی یا اتوبوس را چشیده است؟ کدامیک از آنان، رنج چانهزنی بر سر کرایه را تجربه کردهاند؟
این بیتفاوتی، ریشه در فاصلهای عمیق میان مسئولان و مردم دارد. مسئولانی که در خودروهای لوکس با شیشههای دودی و بیهیچ دغدغهای تردد میکنند، چگونه میتوانند درک کنند که مردم در خیابانهای سوزان بوشهر، برای رسیدن به مقصد ناچارند کرامت انسانی خود را با چانهزنی بر سر کرایه معاوضه کنند؟ چگونه میتوانند دریابند که نبود تاکسی یا اتوبوس علاوه بر یک مشکل حملونقلی، نوعی بیعدالتی اجتماعی است که اقشار آسیبپذیر جامعه را به چالش میکشد؟
مسئله حملونقل عمومی در بوشهر، از یک چالش شهری فراتر رفته و به بحرانی انسانی تبدیل شده است. بحرانی که در آن، مردم هم برای رسیدن به مقصد و هم برای حفظ شأن و کرامت خود نیز باید مبارزه کنند.
مردم از مسئولان انتظار دارند، کمی خودشان را به جای مردم بگذارند و زیر آفتاب سوزان و شرجی و رطوبت نفسگیرش ، یک روز را بدون خودروی شخصی، بدون کولر و بدون امتیازات ویژه، سپری کرده و طعم واقعی زندگی مردم را بچشند؟
وقت آن است که مسئولان تاکسیرانی، بهجای نظاره این بحران از پشت پنجرههای اتاقهای خنکشان، به خیابانها بیایند و صدای مردم را بشنوند. وقت آن است که چرخهای تاکسیهای فرسوده، دوباره به حرکت درآیند و مردم این دیار، از انتظار بیپایان و تحقیرآمیز خلاص شوند.
مسئول محترم، لطفاً یک روز، فقط یک روز، خود را جای مردم بگذارید. شاید اینگونه، صدای آنان را بشنوید و درک کنید که چرخهای این شهر، با بیتفاوتی شما هرگز به گردش نخواهد افتاد. مردم بوشهر، سزاوار حملونقل عمومیای هستند که شایسته شأن و کرامتشان باشد.