۳۱, فروردین,۱۴۰۴ | ۱۲:۴۸ ب.ظ
4692
70
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۳۱, فروردین,۱۴۰۴ | ۱۲:۴۸ ب.ظ
4692
70
بدون دیدگاه
درست از زمانی که آدمی توانست از درون غارها به بیرون آمده و زندگی کوچ نشینی را آغاز کرده و سپس بعد از دهها هزار سال کشاورزی ابتدایی را آغاز کرده و در واقع پایه گزاری برای ایجاد تمدنهای سکونتی ثابت نموده است از همان ابتدا شروع به تخریب محیط زیست و طبیعت اطراف خود نموده است.
تفاوتهای چشمگیر مغزی و ذهنی بشر با دیگر موجودات کره خاکی در واقع می توان گفت دلیل بزرگ تخریب نوع انسان بوده است. تصور کنید که اگر انسان هوموساپینس و خردمندی بوجود نمی آمد موجودات زنده هرگز محیط زیست خود را نمی توانستند تخریب کنند. در واقع تخریب به بهانه ایجاد تمدن نیازمند سیستم عصبی، مغزی و ذهنی پیشرفته است که این در آدمی ایجاد شد و همین آدمی تار و پود محیط زیست اطرافش را به بهانه تأمین غذا، کشاورزی، روستانشینی و شهر نشینی نابود کرد و به عبارتی بر خلاف بسیاری که معتقدند با پیشرفت تمدن انسان هوشمندانه با تخریب طبیعت مقابله می کند من معتقدم که اتفاقاً این اگر امتیازهای فراوانی دارد به همان اندازه آسیب های فراوانی هم دارد.
ما در چرخه هیدرولوژی Hydrologic Cycle چیزی بنام هدر رفت و تلفات آب نداریم و در واقع اینها تعاریفی است که در محدوده زندگی بشر به ویژه در محدوده های شهری خود را نشان می دهند. در طبیعت مصون از عامل انسانی، رواناب ها و سیل ها خود مکمل حوادث و پدیده های دیگری هستند. اگر گوشه ای کاهش بار ندگی بوجود می آید در گوشه ای دیگر فراوانی بارندگی ها را خواهیم داشت. در طبیعت حالت نامتعادل یا Unstable Condition وجود ندارد چرا که سیستم ها ولو پیچیده و بزرگ همواره در حال به تعادل رسیدن هستند.
مفاهیمی چون نامتعادل بودن، فرسایش و تخریب، صدمه به سیستم و ناترازی همگی محصول زندگی نوع بشر است.
آب به هدر می رود؟ هرگز در طبیعت آب به هدر نمی رود بلکه اشکال مختلف به خود می گیرد. آیا در سرجمع بیلان آبی یک دشت و ارتفاعات محاط بر آن، آب بدون سرنوشت داریم؟ خیر هرگز !! پس واژگانی چون هدر رفت و تلفات را چگونه باید توجیه کرد؟ این تعاریف بیشتر از اینکه تعاریفی منطبق با شرایط طبیعی باشند تعاریفی انسان ساز و فنی در محدوده زندگی بشر و یا در روستاها و به ویژه شهرها هستند.
ما به عنوان بشر هوشمند آبهای زیرزمینی را نابود می کنیم و واقعاً هم همین گونه است ولی آیا این آب جای دیگری نمی رود؟ مسلماً بخشی بر روی زمین تبخیر می گردد و بخشی به درون پیکره محصولات کشاورزی ورود می کند ولی در چرخه کلی هیدرولوژیکی درسطح کلان هرگز نابود نمی شود.
حال ما چه بکنیم؟ شهرهایی کوچک و بزرگ ساخته ایم و به دلیل تفاوتهای چشمگیر خود با سایر موجودات زنده هر روز به بهای پیشرفت فن آوری و توسعه شهرها، ارکان محیط زیست به ویژه آب را تغییر شکل های دهشتناک داده و با سد سازی، پروژه های آبخیز داری، حفر چاهها، ایجاد مخازن بزرگ آب، استخرها، لاگون ها، چاهها و کانال ها این ماده حیاتی را از دسترس خود تا مرگ نهایی آن دور نگه می داریم.
درست است که در سطحی کلان میلیاردها مترمکعب آب موجود در آبخوانها را به صدها شکل دیگری برای خودخواهی های تمدنی خود قرار می دهیم ولی شهرها و روستاهای خود را در تمدنی که بنا نهاده ایم نابود می کنیم. بنابراین آبخوانداری حتماً خوب است اما برای چه کسانی خوب است و یا بهتر بگویم برای چه موجودات زنده ای خوب است؟ مسلماً روشی بسیار مناسب در آبرفتهایی است که استعداد این کار را دارند . در واقع ما با این نوع عملیات از چیزی که از آن به عنوان هدر رفت نام می بریم جلوگیری می کنیم و واقعاً هم در قالبهای تمدن بشری کاری سترگ انجام می دهیم ولی در قالبهای ذهنی جهان شمول این کار باعث عدم رسیدن آن آب به پهنه های محیط زیستی پایین دست چون تالابها می گردد.
در بخش جنوبی و جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان ما هر ساله شاهد تقریباً خارج شدن بیش از ۲ میلیارد مترمکعب آب سیلاب به درون دریای عمان می باشیم. آیا بشر حق دارد ورود این حجم از آب به درون دریای عمان را مسدود کند؟ یقیناً اگر تمدنی بشری ایجاد نموده ایم می گوییم بلی ما مجبوریم که برای عدم خسارت به تمدنی که بدون اجازه طبیعت آن را ساخته ایم و یا برای تأمین آب مردمان آن تمدن جلوی این آب را بگیریم.
بنابراین معتقدم حال که سنگ بنای تمدن بشری را بدون اخذ مجوز از محیط زیست و طبیعت پی ریزی کرده ایم بهتر است از تخریب بیشتر جلوگیری کرده با ارائه راهکارهای عملی از هدر رفتها و تلفات که در تمدن فعلی انسان مورد تایید است جلوگیری نمود.