لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
جستجو در پست ها
جستجو در صفحات

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › آتشی؛ شاعر سرزمین گردنه های آیینه شکن

۲۹, آبان,۱۴۰۴ | ۱۰:۵۳ ب.ظ

6799

28

بدون دیدگاه

یادداشت به مناسبت بیست و هشتمین سالمرگ منوچهر آتشی

آتشی؛ شاعر سرزمین گردنه های آیینه شکن

عباس مظلوم _ فرهنگی پیشکسوت

پایگاه محیط زیستی و فرهنگی اجتماعی «سپهــر جنــوب»

آتشی شاعری آسمانی که فارغ از هر گونه غرور و نخوت در مجموعه دیدار در فلق، کولی های دوره گرد را شاید کسی باور نکند اما می ستاید که من کولی ام، سرگشته تمام بیابان ها، با چادر سیاهم بر دوش، در کوچ جاودانم، در کوچ جاودانم تا آن هنگام که شاید معلمی پیدا شود و فریاد بزند شعر بلندش را که بر حسب وظیفه چون معلم شده ام

شاعر سرزمین گردنه های آیینه شکن،
شاعر سرزمین بادام های کوهی وحشی، شاعر سرزمین دشت های آویشن، آتشی شاعری که بقول خودش در هیاهوی کوچ و سفر در دومین روز از فصل برگ ریزان سال سفید یا سال قحطو در آن هنگام که مشاطه های بی روح زمین، هزار رنگ بی رنگ را در هم می کردند تا از برگ های سرخ اخرایی پاییز سال یک هزار و سیصد و ده، دفتری تازه از شعر بسازند، دشت دهرود از توابع بخش ارم در شهرستان دشتستان را بزمگاه تولد خود کرده است.

کسی که بعدها در عرصه شعر، پلنگ دره دیزاشکن قلمداد می گردد . در دیدار افسانه ای اش در فلق، آهنگ را به گونه ای شاعرانه صیقل می دهد تا برای مجموعه ای دیگر از مسافران زمین، شعر بر انتهای یک آغاز را بیافریند تا با فریاد بگوید که مرگ، پایان جهان نیست که آغازی بر آغاز پایان ناپذیر خلقت است.

مردی که در مجموعه آواز خاک در خشکسالی های پی در پی جنوب به پرنده های جنگل گیلان پیغام می دهد که در نماز سحر گاهی، گنجشک های تشنه دشتستان را در یاد داشته باشند.

آتشی شاعری آسمانی که فارغ از هر گونه غرور و نخوت در مجموعه دیدار در فلق، کولی های دوره گرد را شاید کسی باور نکند اما می ستاید که من کولی ام، سرگشته تمام بیابان ها، با چادر سیاهم بر دوش، در کوچ جاودانم، در کوچ جاودانم تا آن هنگام که شاید معلمی پیدا شود و فریاد بزند شعر بلندش را که بر حسب وظیفه چون معلم شده ام کشوری خواهم ساخت که در آن شرشنی آدم باشد، هیچ مردی از این طایفه هرگز به گدایی نرود، پیرزن یا که زنی خسته پس از مرگ عزیزان در اندیشه یک لقمه دل سیر نباشد، معلمی که شاید کولی دوره گرد تنبور زن را پس از قرن ها و شاید هزاره ها آوارگی و در به دری به خاستگاه اولیه قبل از هزاره های کوچ اجباری اش باز گرداند.

انتهای پیام/