ترامپ بیش و پیش از اینکه رییس جمهور باشد، تاجر است و با ویژگی‌های روحی و سیاستی که پیش گرفته، کوشیده است چهره‌ای مقتدر و ترسناک از خود بنمایاند تا بتواند ابزاری کارآمد در معاملات و مبادلاتش با دنیا باشد. او شارلاتان‌ گونه یاوه سرایی می‌کند تا جایی که با گستاخی گفت مصمم است نام خلیج فارس را تغییر دهد. فارغ از دیدگاه‌های حقوقی، سیاسی و تاریخی موضوع، این ماجرا و نیّت و هدف ترامپ از طرح این موضوع پیش از سفر به عربستان، بیش از آن که بیانی از سر صدق و باور باشد، برای خوشایند عربستان و سهم خواهی بیشتر در اقتصاد عربستان است. با این وصف، آن چه در این ماجرا بیش از هر چیز جلوه گری می‌کند، واکنش ارزشمند ایرانیان در جای جای گیتی است که یک صدا «خلیج تا ابد پارس» را فریاد زدند و هر کسی از هر صنف و گروه و جناح از داخل تا خارج و حتی اپوزیسیون و برانداز با قلم و هنر و زبان خویش به میدان آمدند. از این رو باید گفت که یاوه گویی ترامپ، رفراندوم میهن دوستی ایرانیان را بر نام شاخاب تا ابد پارس برپا کرد؛ شاخابی که همیشه‌ تاریخ، پارس بوده است، هست و می‌ماند.

آن چه در درازنای تاریخ هماره سدی استوار و دژی گذر ناپذیر برای ایران بوده، همانا عشق به میهن و سربازی و جانبازی برای این مرز و بوم است و برگ برگ تاریخ ایران سرشار از رشادت‌های سربازان و سرداران سرافراز وطن است که با خون خویش از کیان و مام میهن پاسبانی کرده‌اند و همچنان این فرهنگ در وجود ایرانیان موج می‌زند و عشق به میهن مهمترین میراث ایرانی و در خون و نهاد هر ایرانی است.

ایرانیان در این ماجرا نیز نشان دادند که همچون نیاکان خویش بر آیین میهن دوستی استوارند و نارضایتی‌ها، بی‌عدالتی‌ها و مطالبات‌شان از حاکمیت نمی‌تواند بهانه‌ای برای فرو کاهیدن عشق به میهن در نهادشان باشد و این عشق ازلی بنیان، تا ابد برقرار و بر دوام است.

سونامی فراکنشی وفادارانه و میهن دوستانه ایرانیان در جغرافیای فرهنگی و کشورهای وارث تمدن ایرانی نشان داد که هیچ قدرت و تهدید خارجی نمی‌تواند کیان این میهن اهورایی را به چالش کشد و ما هر ضربه‌ای خورده‌ایم، از خویشتن خویش و چند دستگی‌ها، اختلافات و تعارضات درون حاکمیتی و اصحاب قدرت بوده است.

شرق و غرب در کوششی چند صد ساله نتوانسته‌اند فرهنگ، هویت و تمدن ایران را خدشه دار و ایرانیان را نسبت به ایران بی تفاوت و خنثی سازند و هرگز هم، چنین نتوانند؛ چرا که ایرانی، ایران را با تاریخ و هویت کهن و تمدن آن می‌شناسد و نه با حاکمیتش و خطاها و قصور و تقصیر حاکمیت را به پای میهن نمی‌نویسد و هر کجا هم اعتراضی و چالشی با حاکمیت داشته از سر میهن دوستی و نجات میهن بوده است و نه منافع شخصی. ایرانی همواره خود را فدای مام میهن می‌کند و جانبازی میهن را عشق و افتخار و سرافرازی می‌داند و در هیچ جای دنیا همانند و هماوردش یافت نمی‌شود‌. این بزرگترین سلاح بازدارنده و مستحکم ترین گنبد آهنین دفاعی است و شرق و غرب از این رفراندوم میهن دوستی ایرانیان بار دیگر به هوش آمدند و بی شک در تعدیل محاسبات و معادلات‌شان تاثیرگذار خواهد بود.

مشهور است که در پایان جنگ تحمیلی، از صدام می‌پرسند قرار بود یک هفته‌ای ناهار را در تهران بخوری و چه شد که با بسیج همه تسلیحات و لجستیک نظامی جهان و هشت سال جنگیدن، آخرش نفهمیدی و نفهمیدیم که چه کردیم؟؟!! پاسخ صدام کوتاه اما به بلندای تاریخ ژرف بود و حرف داشت: «نیروی ایرانی»؛ همه محاسبات و دانش نظامی و تجهیزات و تسلیحات نظامی دنیا و… را یک چیز بر هم زد: نیروی ایرانی! و سپس می‌گوید اگر همه ارتش و تسلیحات نظامی دنیا در برابرم، اما نیروی ایرانی در اختیارم باشد، بی گمان فاتح جهان خواهم بود(نقل به مضمون)!!! و ایرانیان نه تنها در مرز سیاسی امروز که در مرز جغرافیای فرهنگی و در سراسر گیتی بار دیگر این عشق به میهن را مشق کردند و بی گمان، زمامداران چهارگوشه گیتی از ایرانیان درس گرفتند و بر خود غبطه و بر ایران و ایرانیان رشک بردند.

یاوه گویی ترامپ بیشتر برای احیای جایگاهش در اقتصاد و سرمایه عربستان برای رقابت با چین است و اگر تا دیروز با پادشاه عربستان رقص شمشیر می‌رفت و عربستان را گاو شیرده می‌خواند، امروز با خوش رقصی برای عربستان، در صدد عقب نماندن در بازار سرمایه و سهم خواهی از این کشور است و لذا پشیزی هم ارزش ندارد. با این حال، بازتاب فراکنش ایرانیان پیامی محکم و قاطع به همه قدرت‌های جهان بود تا فراموش نکنند که ایران و ایرانیان را همچون دیگر ملل جهان نبینند.

شایسته و رواست که این مشق همدلی و عشق به میهن، بازخوردی داخلی داشته باشد و آغازی بر پایان اختلافات جناح های سیاسی درون قدرت، تحقق وفاق ملی، روشن شدن موتور توسعه پایدار ایران و برقراری رفاه و عدالت اجتماعی گردد.