شهریور ۲۸, ۱۴۰۳ | ۲:۵۱ ب.ظ
2157
59
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
صرف نظر و عواملی که باعث می شود تا یک فرد دست به انتحار زده و هستی خود را نابود می کند به اعتقاد نگارنده رسانه به عنوان یکی از ارکان اصلی در این وظيفه ملی می تواند نقش آفرینی مثبتی داشته باشد.
چندی قبل، روز جهانی پیشگیری از خودکشی بود. آسیب های اجتماعی که متاسفانه در کشور ما جامعه آماری قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.
هرچند آمار دقیقی از نرخ خودکشی یا اقدام به خودکشی در کشور به صفحات مطبوعات و رسانه ها راه پیدا نمی کند و مراجع مسئول از درز این اخبار و اطلاعات به فضای رسانه ای به شدت مراقبت می کنند. اما در همین تزریق قطره چکانی که در سال ۱۴۰۱ به نقل از نائب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی منتشر شد که از سال ۱۳۹۵تا ۱۴۰۱ یعنی در طی ۷سال نرخ خودکشی با رشد قابل ملاحظه ای حدود ۵۱ درصد افزایش پیدا کرده است.
به تازگی ((سردار سعید منتظرالمهدی))؛ معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا در یادداشتی که در اختیار رسانه ها قرار داد آمار خودکشی سالانه در کشور را ۴هزار نفر اعلام و پیشگیری از آن را یک وظیفه ملی قلمداد می کند.برای شرایط اورژانسی این آسیب اجتماعی سیاه لازم نیست راه دوری برویم در همین استان کوچک و با فرهنگ یکپارچه قومی و بومی خودمان بوشهر تقریبا هفته ای نیست که اخبار دلخراش خودکشی عزیزی را در فضای مجازی نشنویم و خانواده های داغدار و مصیبت زده ای، این فقدان را در دور و بر خود احساس نکنند.
صرف نظر و عواملی که باعث می شود تا یک فرد دست به انتحار زده و هستی خود را نابود می کند به اعتقاد نگارنده رسانه به عنوان یکی از ارکان اصلی در این وظيفه ملی می تواند نقش آفرینی مثبتی داشته باشد.
هر چند به باور کارشناسان و روانشناسان،انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها می تواند در آموزش و مشوق های خودکشی نقش منفی داشته باشند اما در فرآیند پیشگیری و در کنار سایر دستگاهها و نهادهای مسئول بدون تردید موثر خواهند بود.
بر کسی پوشیده نیست شناسایی و حل یک معضل اجتماعی نیاز به آمار دقیق دارد تا رسانه ها با ارائه راهکار از سوی کارشناسان به نهادهای اجتماعی کمک کنند.
این موضوع مهم شاید در گستره ملی چندان با مقاومت و ممانعت دستگاهها و مراجع برای پوشش رسانه ای و خبری روبرو نباشد اما بنا به تجربه و سوابق فعالیت رسانه ای در سالیان متمادی، به جرات می توانم آن را از دغدغه های همیشگی و به نوعی مطالبه محال عرصه رسانه در فضای استان بوشهر مطرح نمایم.زیرا پرداختن به این سوژه مهم و قابل تامل به خط قرمز و محدوده ممنوعه نهادهای مسئول تبدیل شده است.
نگارنده این سطور همانند اساتید فن و صاحب نظر در حوزه اجتماعی معتقد به ضریب دادن به اخباری از این دست خودکشی و خودزنی نبوده اما مصر به ورود رسانه به مباحث کارشناسی در این باب هستم.چرا نباید از ظرفیت و توانمندی رسانه ها در روشنگری و آگاهی بخشی به فضای عمومی جامعه استفاده کرد؟
این که آمار دقیق این دست از مرگ و میر در سطح جامعه تنها در جلسات کلیشه ای و بدون نتیجه اداری مطرح شده و هیچ تصمیم و تدبیر کارسازی برای آن اتخاذ نمی شود قصه پرغصه ای است که نتیجه آن را در کف جامعه می بینیم و می شنویم.
شاید به گمان برخی از کارشناسان، انتشار آمار واقعی خودکشی توسط نهاد رسمی موجب التهاب در سطح جامعه و تحمیل بار روانی به مردم شود اما آیا بازگو نکردن و عدم انتشار کمکی به کاهش آمار و یا حل مسئله می کند؟قطعا خیر. با فراگیری شبکه های اجتماعی این اخبار در صفحات مجازی آحاد جامعه به راحتی بازنشر داده می شود اما رسانه های رسمی و شناسنامه دار مجوز انتشار را ندارند و درصورت پوشش مواخذه و بازخواست می شوند.
برای دستیابی به نتایج بهتر، تغییر این رویکرد ضرورتی دوچندان پیدا می کند. باید اجازه داده شود تا این موضوع مهم از کارتابل های مدیریتی، یکبار برای همیشه خارج و صاحب نظران فنی در کنار مصلحان اجتماعی و البته رسانه ها هم یاریگر متولیان امر، نقش آفرین و تاثیر گذار باشند.