بهمن ۱۹, ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۴ ب.ظ
3710
105
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
بهمن ۱۹, ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۴ ب.ظ
3710
105
بدون دیدگاه
ضرورت پایش طرح ساماندهی تالاب حله
سوم خرداد ماه سال۱۴۰۲بود که اجرای پروژه لایروبی تالاب حله آغاز شد، سرانجام بعد از سالها تلاش و چانه زنی فعالان محیط زیست و مردم دهستان انگالی، بالاخره سازمانهای مربوطه متقاعد شدند که تنها را نجات و احیای تالاب لایروبی و اصلاح سازه مقسم بند بصری در مسیر و پایین دست رود خانه حله است.
اجرای پروژه لایروبی با دستور مدیر ارشد استان بوشهر به صورت فرا دستگاهی و با همکاری شرکت آب منطقهای، اداره کل حفاظت محیط زیست، جهاد کشاورزی، سپاه امام صادق(ع) استان بوشهر و مجموعه بسیج سازندگی و سایر دستگاههای اجرایی مرتبط، طی یک عملیات جهادی با تقسیم برنامه طرح ساماندهی بند بصری و لایروبی ۲ شاخه شمالی و جنوبی رودخانه حله با هدف روانتر شدن مسیرهای ورودی آب به تالاب آغازشد.
این که با چه نگاه کارشناسانهای پروژه به انجام رسیده و اجرای دقیق آن را چه چیزی تضمین میکند نیازمند رصد و ارزیابی اهداف پروژه و هزینه انجام شده در یک بازه زمانی است.
در شرایطی طرح ساماندهی رودخانه حله اجرا شد که از ۴۲ هزارو ۷۰۸ هکتار اراضی تالاب حله کمتر از ۸ هزار هکتار تالابی و خشکی زی آن باقی مانده است.
تالاب حله با طغیان رود حله و جریانهای سیلابی درطول زمان به خصوص سال ۱۳۴۲ بر روی زمینهای کشاورزی روستاهای دهستان انگالی شکل گرفت بارشهای سیلآسا درطی سال ۶۵ و ۸۲ بر وسعت مناطق تالابی افزوده شد. شیب یکنواخت زمین، تداخل آب شیرین رودخانه و شورخلیج فارس سبب انبوه شدن پوشش گیاهی و مکان مناسبی برای زیست جانوران و پرندگان مهاجر خلق شد. همه پرندگان و جانوران رانده شده از اراضی باغی و زراعی به این منطقه کوچ کردند به طوری که مناظر منحصر به فرد آن هنوز در خاطرهها و زبان مردم بومی بازگو میشود. با ساختن سدهای انحرافی و مخزنی بر رودخانه شاپور که یکی از شاخههای اصلی تغذیه آب تالاب بوده است. آب رود خانه به شدت کاهش یافت، با انباشته شدن رسوبات در دهانه شاخه جنوبی وشاخههای فرعی ورودی آب به تالاب وعدم پرداخت مستمرحق آب تالاب، شکارهای بیرویه و روشهای نامناسب صید و شکار توسط افراد محلی، تنش برسر مالکیت و بازپسگیری زمینهای کشاورزی، قطع پوشش گیاهی و آتش سوزی عمدی جنگلها توسط مردم محلی جهت کشت زمستانه گندم و دامپروری اقدام نمودند. در کنار عدم آگاهی مردم بومی، تغییرات اقلیمی سالهای اخیر، موجودیت تالاب را در معرض خطر جدی قرار داد، به طوری که از ۲۰ هزارهکتار محدوده تالابی ۹۰ درصد آن ازبین رفته واز تعداد بسیاری از گونههای جانوری کاسته شده و پرندگان بومی و مهاجردر معرض انقراض قرار گرفتهاند هر چند در این مورد آمار دقیقی وجود ندارد اما شواهد این را نشان میدهد. با توجه به شرایط ناپایدار هیدرولوژی تالاب حله به عنوان مهمترین اکوسیستم استان در معرض آسیب جدی و قرار گرفتن در لیست سرخ تالابهای جهانی است.
اجرای صحیح طرح ساماندهی و تأمین آب تالاب حله میتواند گامی مؤثر دراحیا و ترمیم حیات آن، همچنین تداوم زندگی جوامع همجوار آن باشد. مشارکتی بودن طرح شرایط را برای اجرای بهینه هر بخش پروژه سادهتر مینماید. مساعدت درسرمایهگذاری و اختصاص بودجه از سوی اداره آب منطقهای و اداره کل محیط زیست استان برای زنده نگه داشتن تالاب در این اقلیم خشک، نقش آفرینی و اثری ماندگار بر رونق اقتصادی مردم محلی و تثبیت مهاجرتهای روستایی خواهد گذاشت. با تصمیم و اجرایی شدن طرح آبرسانی به تالاب، مانع از چند برابر شدن هزینهها وخارج شدن مشکل از کنترل و رویداد فاجعهای انسانی و طبیعی در منطقه خواهد شد، لذا برای سودچند جانبه ذینفعان، رسیدگی به مشکل مبرم و ضروری بود.
برای دستیابی به اهداف مورد نظر مشورت با ذینفعان واستفاده از تجربیات جوامع محلی رکن بنیادی پروژه هست قبل از اجرای هر طرحی نظر جوامع محلی و مشارکت با ذینفعان ضروری است.
در شرایط فعلی منبع آب تالاب هرزآبها و پسابهای کشاورزی و زهکشی نخیلات است، که بعد از آبیاری نخلستانها به رودخانه حله سرازیر میشود و خود این مسأله جای بحث فراوان دارد.
اگرطرح تأمین و مدیریت آب تالاب حله با همراهی و مشارکت ذینفعان به طور دقیق و با کارشناسی انجام میشد، شکاف موجود بین شرایط واقعی و شرایط ایدهآل را در منطقه کم میشد. تقسیم آب حداقل به نسبت ۴۰ به ۶۰ در محل بند بصری وبه ترتیب لایروبی شاخه جنوبی و فرعیهای ورودی آب به تالاب، همچنین پرداخت قانونی حق آب تالاب از سد و افزایش آگاهی عمومی جوامع محلی و… با این شرایط فعالیتهای کشاورزی، دامپروری، توریسم و اکوتوریسم تالابی در روستاهای مجاور تالاب رونق میگرفت، از طرف دیگر تأمین مشارکتی آب تالاب، زمینه ترمیم حد اقل ۴۰ درصد اکوسیستم آسیب دیده حله را میتوانست فراهم نماید و در بهبود وضعیت موجود گونههای گیاهی و جانوری، پرندگان بومی و مهاجر، کاهش روند شکلگیری کانون ریز گردهای محلی، کاهش مهاجرتهای روستایی، کاهش آتش سوزی مزارع و جنگل وافزایش کسب و کار از تالاب انتظارتغییرات رضایت بخشی حاصل میرفت.
آنچه شاهد هستیم در کمتر از یکسال شیب همچنان معکوس هست و آبی از بند بصری به شاخههای جنوبی منشعب شده از شاخهی جنوبی رود حله بر روی مصب امکان عبور نیست در بخشهای پایین دست لایروبی عرضی انجام شده و عریض شدن عرض رودخانه نتوانسته اهداف طرح را محقق نماید.
سؤال اینجاست با هزینههایی که در اجرای طرح لایروبی تالاب انجام شده اشتباه کار کجاست؟ اشکال پروژه در چه بخشی است؟ وقت پایش و نمایش طرح کی فرا میرسد؟
آیا امر احیای تالاب محقق میشود؟
حالا این حکایت همچنان باقیست…