اسفند ۱۴, ۱۴۰۳ | ۹:۴۲ ب.ظ
4217
131
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
اسفند ۱۴, ۱۴۰۳ | ۹:۴۲ ب.ظ
4217
131
بدون دیدگاه
در میان چهرههای درخشان عرصه پزشکی، نامهایی وجود دارند که با مهارت، دانش و بهویژه عشق بیپایان به مردم، در دلها جاودانه میشوند. دکتر ابراهیم شفیعی یکی از همین چهرههای ماندگار است؛ نه تنها به عنوان جراح برجسته قلب، بلکه به عنوان انسانی با قلبی بزرگ که در خدمت مردم بوشهر بوده و هست. او که سالهاست در خط مقدم سلامت و رفاه مردم این استان ایستاده است، با دستان توانمند و علمی که در طی سالها کسب کرده، جانها را نجات داده و امید را به دلها بازگردانده است. اما آنچه دکتر شفیعی را از دیگران متمایز میکند، عشق و تعهدی است که به مردم بوشهر دارد؛ عشق به خانواده، به هماستانیهایش و به سرزمینی که در آن رشد کرده و همیشه در کنار مردمش ایستاده است. دکتر شفیعی با هر گام خود، از علم و تخصصش نه برای شهرت یا منفعت شخصی، بلکه به عنوان وسیلهای برای خدمت به انسانها استفاده کرده است. او نه تنها یک پزشک، بلکه یک الگو از انساندوستی، صداقت و مهربانی است که برای همه ما یادآور میشود که در کنار علم، باید همواره انسانیت و محبت را در اولویت قرار داد.
انتخاب دکتر شفیعی به عنوان چهره ماندگار بوشهر در این سال، فرصت خوبی است تا از فردی قدردانی کنیم که سالها از آسایش شخصی خود گذشت تا برای مردم استان بوشهر، به ویژه بیماران قلبی، امید و زندگی به ارمغان بیاورد. این گفتگو پنجرهای است به زندگی و خدمات ارزشمند دکتری که با تمام وجود در خدمت جامعه خود است و زندگیهای بسیاری را تغییر داده است. با ما همراه باشید تا بیشتر با مسیر پر افتخار او آشنا شویم.
من دکتر ابراهیم شفیعی، فوق تخصص جراحی قلب، متولد ۱۳۴۲ در شهر آبپخش هستم که در آن زمان روستای کوچکی بیش نبود. در خانوادهای کشاورز بزرگ شدم. پدرم سواد مکتبی داشت و مادرم خانهدار و فاقد سواد خواندن و نوشتن بود. چهار فرزند دارم که یکی در رشته دکترای داروسازی، دیگری در پزشکی، یکی در مهندسی فناوری اطلاعات فارغالتحصیل شده و یکی هم در رشته داروسازی مشغول به تحصیل است.
از دوران کودکی همیشه علاقه زیادی به حل مشکلات و کمک به دیگران داشتم. در روستای محل تولدم، امکانات درمانی بسیار محدود بود و این مسئله همیشه ذهنم را درگیر میکرد. وقتی در دوران دبیرستان رتبه خوبی کسب کردم و توانستم وارد رشته پزشکی شوم، احساس کردم که راهی برای خدمت به مردم پیدا کردهام. این تصمیم بیشتر از یک انتخاب شخصی بود، بلکه نوعی مسئولیت اجتماعی محسوب میشد.
همچنین خانواده من، بهویژه پدر و مادرم، با وجود اینکه تحصیلات رسمی نداشتند، همیشه بر اهمیت علم و دانش تأکید داشتند. این حمایت و تشویقها، انگیزه من را برای ادامه تحصیل دوچندان کرد. در دوران دانشجویی، سختیهای بسیاری وجود داشت، اما همیشه چشمانداز بازگشت به استان و خدمت به مردم در ذهنم بود.
در آن زمان بسیاری از پزشکان متخصص، به دلیل کمبود امکانات، تمایل داشتند در شهرهای بزرگتر فعالیت کنند. اما من احساس میکردم که جای من در بوشهر است. در کنار احساس تعهد، این فرصت را داشتم که تأثیر مستقیمی بر سیستم درمانی استان داشته باشم و مسیر جدیدی را برای ارائه خدمات درمانی در منطقه ایجاد کنم.
در اوایل ورودم به استان، شرایط بسیار سخت بود. کمبود متخصص، تجهیزات محدود، و نبود زیرساختهای مناسب درمانی، چالشهایی بودند که باید با آنها روبهرو میشدیم. با این وجود، همراه با دیگر همکاران، تصمیم گرفتیم که شرایط را تغییر دهیم و پایهگذار تحولات اساسی در حوزه درمان استان باشیم.
در دوران تخصص، با بیماران زیادی مواجه میشدم که نیاز به خدمات قلبی داشتند اما باید به شهرهای دیگر اعزام میشدند. بسیاری از آنها به دلیل مشکلات مالی یا جسمانی قادر به این سفرها نبودند. به همین دلیل تصمیم گرفتم که شرایطی را فراهم کنم تا این بیماران در همان استان خودشان درمان شوند. این کار ساده نبود، اما با تلاش و پیگیری، توانستیم بیمارستان قلب بوشهر را راهاندازی کنیم.
برای ایجاد این مرکز، چالشهای زیادی وجود داشت. از جمله، نبود بودجه کافی و نبود مکان مناسب برای ساخت بخش جدید. اما با پیگیریهای مستمر، توانستیم از اعتبارات مناطق نفتخیز جنوب و وزارت نفت استفاده کنیم و بخش جراحی قلب را در زمینی که پیشتر بلااستفاده بود، احداث کنیم. سپس تجهیزات لازم را با حمایت وزارت بهداشت تأمین کردیم و تیم پزشکی و پرستاری متخصص را نیز آموزش دادیم.
مدیریت در حوزه سلامت، چالشهای خاص خود را دارد. یکی از مهمترین نکاتی که در این مسیر یاد گرفتم، هماهنگی بین تصمیمگیریهای مدیریتی و نیازهای بیماران بود. همیشه سعی کردم تصمیماتی بگیرم که در نهایت به بهبود خدمات درمانی منجر شود، نه صرفاً تغییرات اداری.
در طول دورههای مدیریتیام، اقدامات مختلفی برای توسعه زیرساختهای درمانی استان انجام دادم. از جمله، تأسیس اولین دستگاه امآرآی و سنگشکن کلیه در استان، تأسیس مرکز ناباروری، تجهیز بیمارستانهای مختلف، و توسعه خدمات اورژانس. تمامی این اقدامات در جهت بهبود رفاه بیماران و کاهش نیاز به اعزام به سایر استانها بود.
کمبود امکانات و نیروی متخصص بزرگترین مانع ما بوده است. اما چیزی که همیشه باعث انگیزه من شده، اراده و حمایت مردم استان بوده است. وقتی میبینم که بیماران بدون نیاز به سفرهای طولانی در همین استان درمان میشوند، تمام سختیها را فراموش میکنم.
یکی از مهمترین اقدامات، ایجاد مراکز اورژانس جادهای بود که نقش مهمی در کاهش تلفات تصادفات ایفا کرد. همچنین تجهیز بیمارستانهای استان و گسترش امکانات تخصصی، از دیگر اقدامات مهمی بود که در طول سالهای مدیریتی خود پیگیری کردم.
قبل از ایجاد این مراکز، اورژانس در استان وضعیتی بسیار نامطلوب داشت. بسیاری از پایگاههای اورژانس نیمهفعال یا غیرفعال بودند و از آمبولانسهای مجهز برخوردار نبودند. ما با اصلاح این ساختار و توسعه پایگاههای اورژانس جادهای، توانستیم تأثیر زیادی در کاهش مرگومیر ناشی از تصادفات داشته باشیم.
مهمترین هدف من، ادامه بهبود کیفیت خدمات درمانی در استان است. باید تلاش کنیم تا امکانات بیمارستانی و نیروی متخصص را بیش از پیش توسعه دهیم. امیدوارم که در آینده بتوانیم بیمارستانهای استان را به سطحی برسانیم که دیگر نیازی به اعزام بیماران به سایر شهرها نباشد.
کار در حوزه جراحی قلب بسیار زمانبر است، اما همیشه سعی میکنم زمانی را برای مطالعه و ورزش اختصاص دهم. همچنین علاقه زیادی به طبیعتگردی دارم و هر زمان که فرصت باشد، به مناطق بکر استان سفر میکنم.
پزشکی یک حرفه مقدس و سرشار از مسئولیت است. اگر کسی این مسیر را انتخاب میکند، باید با تمام وجود به آن متعهد باشد. همچنین مهم است که صرفاً به دنبال کسب درآمد نباشند، بلکه روحیه خدمترسانی را در خود تقویت کنند. همیشه به یاد داشته باشند که تأثیر مثبت بر زندگی بیماران، بزرگترین پاداش این حرفه است. علاوه بر این، برای ایجاد تغییر و بهبود در جامعه، باید تلاش کنند و از موانع و دشواریها ناامید نشوند.