لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
جستجو در پست ها
جستجو در صفحات

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › آتش بر جان گیسکان چهار روزه شد

۱۰, مرداد,۱۴۰۴ | ۱:۰۱ ق.ظ

5700

146

بدون دیدگاه

دلنوشته کنشگر محیط زیست برای کوه گیسکان که چهار روز است در آتش می سوزد

آتش بر جان گیسکان چهار روزه شد

شهرزاد آبادی _ فرهنگی و کنشگر محیط زیست

پایگاه محیط زیستی و فرهنگی اجتماعی «سپهــر جنــوب»

طبیعت زیبای کوههای گیسکان که ادامه رشته کوه زاگرس برای چهارمین روز در حال سوختن است.
طبیعتی زیبا با بافت گیاهی غنی مملو از درختان بادام کوهی و بنه ، و بافت جانوری کم نظیر وحوش (اعم از کل و بز، قوچ ومیش، پلنگ، گرگ، شغال ، روباه ، خدنگ،جوجه‌تیغی،هوبره، تیهو، کبک، دراج، سار، دل‌زرد ،کمر کولی ،انوع کبوتر و خزندگان خشکی زی پوشش جانوری این کوهستان است. طعمه حریق شد.حریقی که خدا می داند علتش چه بود.

در شرق برازجان کوه زیبای گیسکان قرار دارد که با قله‌های خود به نام‌های باغ‌تاج (کوه قلعه)، پراس، کاکاکوهک و ناخا (بوم بلند) از خلیج‌فارس نگهبانی می‌کنند. روستاهای زیادی هم در کوهپایه‌ی این ارتفاعات بنا شده‌اند.

طبیعت زیبای کوههای گیسکان که ادامه رشته کوه زاگرس برای چهارمین روز در حال سوختن است.
طبیعتی زیبا با بافت گیاهی غنی مملو از درختان بادام کوهی و بنه ، و بافت جانوری کم نظیر وحوش (اعم از کل و بز، قوچ ومیش، پلنگ، گرگ، شغال ، روباه ، خدنگ،جوجه‌تیغی،هوبره، تیهو، کبک، دراج، سار، دل‌زرد ،کمر کولی ،انوع کبوتر و خزندگان خشکی زی پوشش جانوری این کوهستان است. طعمه حریق شد.حریقی که خدا می داند علتش چه بود.

گروهی معتقدند که عاملین این امر سالهاست که پی در پی باعث آتش سوزی در این منطقه شده اند.
عده ای علت آتشسوزی را دعوای چوپانان بر سر مرز بندی مرتع گفته اند!
اما من میگویم مگر ممکن است!چوپان غذای دامش را آتش نمی زند.

گفتند شاید خُرنگ آتشی جا مانده از تنور سازندگان ذغال باشد.

گفتند شاید آتش جا مانده از منقل چای آتشی یا کباب شکاری بیگناه باشد.

گفتند شاید ته سیگاری باشد از رهگذری

گفتند شاید بطری یا زباله بلورین جا مانده از مسافر و رهگذری نا آگاه یا بهتر بگوییم بی فرهنگ

گفتند شاید بازی کودکی در پی آتش پراکنی بوده

نمیدانم کدام ،که پیدا کردنش کار متخصصان است اما قیمتش بسیار برای این منطقه گزاف بود.
این طبیعت رزق مردمش بود .
زیبایی وصف ناپذیرش نوازش دهنده و چشم نواز گردشگران و کوهنوردان کل استان بود .

خنکای کمربند سبزش ،چون دست مهربانی تلطیف کننده هوای استانی بود که مورد کم لطفی مردمش در کاشت درخت است. استانی که درخت برای شهرداران شهرهایش موجودی مهاجم محسوب میشود .
طبیعتی زیبا مورد هجوم آتشی ستبر قرار گرفت آتشی که مردم محلی و دوست داران طبیعت قادر به خاموش کردنش نشدند.چرا که با دستان خالی و بدون ابزار خاموش کننده و دمنده در هوای گرم دشتستان ،خاموش کردن آتش غیر ممکن بود. در این آزمایش سخت اما انگار این اتفاق برای مسئولین، امر مهمی نبود و اقدام موثر دولتی صورت نگرفت.استانداری،فرمانداری ،ادارات محیط زیست و منابع طبیعی اگر ستاد بحرانی هم تشکیل دادند خروجی مؤثری نداشت.

انتظار میرفت با توجه به اینکه استانی غنی در صنعت پتروشیمی و گاز هستیم و به قولی *معروف به پایتخت انرژی کشور شده ایم* و یا کارخانه سیمان را در نزدیکی کوه گیسکان داریم کمی بیشتر برای حفظ این طبیعت خدادادی تلاش شود اما دریغ و افسوس که این اتفاق نیفتاد.هواپیما و یا هلیکوپتر خاموش کننده ای نیامد و بخشی از زاگرس زیبا در آتش بی مدیریتی سوخت.

حال این منطقه زیبا با درختان افسانه ای اش طعمه حریق شدند،
درختانی که در بی مهری ،بی مدیریتی و بیتفاوتی مسئولین سوختند و عاقبت تلخش زخمی شد بر پیکره بی رمق طبیعتی خشکسالی زده و به جرات میشود گفت قسمت مهمی از کمربند طبیعی سبز استانمان را از دست دادیم.

شهرزاد آبادی
۱۴۰۴٫۵٫۹

انتهای پیام/