لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
Post Type Selectors

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › یلدایی که درس و تجربه شد

۴, دی,۱۴۰۴ | ۱۱:۰۶ ق.ظ

7179

7

بدون دیدگاه

یادداشت اجتماعی

یلدایی که درس و تجربه شد

سید محی‌الدین حسینی‌مقدم _ سردبیر

پایگاه محیط زیستی و فرهنگی اجتماعی «سپهــر جنــوب»

گرانی‌ها، نابسامانی بازار و بی‌ثباتی اقتصادی حتی به آستانه‌های عاطفی و فرهنگی جامعه هم رسیده است. یلدا که زمانی آیین بخشش، شادی‌های ساده و دلخوشی‌های خانوادگی بود، امسال در بسیاری از خانواده‌ها کوچک‌تر، کم‌رنگ‌تر و گاه حتی اثری از آن یلدای کذایی نبود.

یلدایی که گذشت روایتی از بلندترین شب سال بود از «طولانی‌ترین سایه‌ تورم» بر زندگی مردم. شبی که باید بهانه‌ای برای گرما، همدلی و تداوم سنت‌های ایرانی باشد، امسال در بسیاری از خانه‌ها  یادآور واقعیتی تلخ بود: گرانی‌ها، نابسامانی بازار و بی‌ثباتی اقتصادی حتی به آستانه‌های عاطفی و فرهنگی جامعه هم رسیده است. یلدا که زمانی آیین بخشش، شادی‌های ساده و دلخوشی‌های خانوادگی بود، امسال در بسیاری از خانواده‌ها کوچک‌تر، کم‌رنگ‌تر و گاه حتی اثری از آن یلدای کذایی نبود.

این «یلدای نامهربانی» نشانه‌ای از یک وضعیت اجتماعی است. کاهش قدرت خرید، افزایش هزینه‌های میوه، آجیل، شیرینی و حتی ساده‌ترین اقلام، بسیاری از خانواده‌ها را به جای برنامه‌ریزی برای جشن، به حذف دورهمی یلدا در اولین شب چله زمستان کشاند. یلدا تا یا داریم سفره‌ی سخاوت ما ایرانیان بود، اما در بسیاری از خانه‌ها امسال به سفره‌ای حساب‌شده و حداقلی بدل شد. این یعنی اینکه اقتصاد از عدد و آمار و شاخص عبور می‌کند و به سبک زندگی، روابط خانوادگی و حتی حافظه فرهنگی یک ملت دست می‌زند.
از سوی دیگر، فضای مجازی که می‌توانست ابزار تکمیل‌کننده‌ی ارتباطات باشد، به شکلی ناخواسته بخشی از این فاصله‌سازی را تشدید کرد. جای دورهمی‌های واقعی، گفت‌وگوهای آنلاین نشست؛ عکس‌هایی که قرار بود روایت شادی باشند، گاه بیشتر از آنکه دل‌ها را گرم کنند، فاصله‌ی طبقاتی، نابرابری و فشار اقتصادی را به رخ کشیدند. نمایش شادی‌های پرهزینه، در کنار واقعیت سفره‌های کوچک‌تر، شکافی روانی میان طبقات اجتماعی ایجاد کرد؛ شکافی که اگر جدی گرفته نشود، اعتماد عمومی و احساس عدالت اجتماعی را بیش از پیش تهدید می‌کند.

نابسامانی بازار نیز در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. بی‌ثباتی قیمت‌ها، عدم نظارت و تنظیم بازار، رفتارهای سوداگرانه و نبود برنامه‌ریزی کارآمد، همه دست‌به‌دست هم داد تا مردم هم نگران خرید یلدا و هم نگران آینده‌شان باشند. یلدای امسال، یلدای عجیبی بود؛ سفره‌ها را کوچک‌تر که کرد هیچ، حتی آرامش، امید و پیوندهای اجتماعی را هم تحت تأثیر خودش قرار داد.

اما در دل همین تلخی‌ها، واقعیات امیدبخشی هم بودند که نمی‌شود از آنها غافل شد؛ خانواده‌هایی که با امکانات کم اما با همت زیاد، تلاش کردند گرمای باهم بودن را حفظ کنند. کسانی که درک کردند ارزش یلدا به هندوانه و انارش نیست؛ به همدلی و همذات‌پنداری و به دورهمی حتی در ساده‌ترین شکلش، به تداوم یک سنت هویتی که قرن‌ها ما را کنار هم نگه داشته، است. این همان نقطه‌ای است که یلدا تبدیل به درس و تجربه می‌شود؛ درسی برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران که بدانند معیشت مردم سوای یک شاخص اقتصادی، بنیان فرهنگ و اجتماع است. و تجربه‌ای برای جامعه که در بدترین شرایط هم می‌توان معنا را بر تظاهر و ریخت‌وپاش‌های پرهزینه ترجیح داد.

یلدای امسال شاید نامهربان بود، اما می‌تواند تلنگری برای همه ما باشد. اگر این تجربه را  جدی بگیریم، شاید سال‌های بعد دوباره بتوانیم از یلدا به‌عنوان جشن گرمایی‌بخش خانواده‌ها، همدلی و سربلندی فرهنگ ایرانی یاد کنیم؛ نه به‌عنوان درازترین شب تورم سال.

این بار یلدا هر چه بود گذشت؛ اما در عین گذر، گرانی را به عنوان یک مسئله زندگی تعریف کرد. این  مسئله را باید شنید، فهمید و درک کرد. امید داریم که سال‌های آینده، یلدا دوباره همان یلدای مهربانی، بزرگ و پر از شادی و دورهمی‌های قشنگ مردم ایران باشد.

انتهای پیام/