مهر ۵, ۱۴۰۳ | ۶:۵۱ ب.ظ
2254
93
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
مهر ۵, ۱۴۰۳ | ۶:۵۱ ب.ظ
2254
93
بدون دیدگاه
<<عباس کرمانشاهی>>که بساط این کافه را حدود 7سالی است دایر کرده تا کسب و کارش با فروش قهوه و نوشیدنی های خنگ و گوار رونق بگیرد و درآمدش را به زخم زندگی بزند می گوید :در این مدت که با مشتریان مختلفی سر و کار دارم به دنبال یک خلاقیت بودم تا فضا را برای خیل مراجعین و مشتریانی که ساعتی برای استراحت و راحتی به اینجا سرم زنند فراهم کنم اولین ایده ای که به ذهنم رسید را عملی کردم.
محمدرضا برازجانی-خبرنگار
خیلی تصادفی و شاید از روی یک غافلگیری پایم به کافه قهوه خوری باز شد. کافه ای دنج همردیف پارک لاله در خیابان فرهنگیان برازجان، همسایه چند حجره تره و بار فروشی و چسبیده به یک فلافلی که شبانه بساط سلف سرویسش میزبان عاشقان فست فود های خیابانی است.در یک گله جا چند تا میز چوبی ۲تا ۳نفره زیر باد کولر آبی و البته مه پاشی بالای سر، بی صبرانه آغوش باز کرده برای مشتریان پرو پاقرصش تا با پیشکشی یک فنجان قهوه آنها را پرت کند به سرزمین خیالات و آرزوهای دور و دراز . دمی بیاسایند غافل از همه دنیا .
صاحب کافه خیلی طول نکشید تا نگاه کنجکاوم را به سلامی و خوش آمدی به حلاوت تبسمی کوتاه دعوت به یک گپ دوستانه کند. در گیر و دار چاق سلامتی با او، چشمم به قفسه کتابی پر از آثار نویسندگان ایرانی و خارجی افتاد که گوشه کافه بدجور دلبری می کرد.البته چند علامت هشدار سیگار نکشید هم روی دیوار قفسه خودنمایی می کرد.
کتاب با عطر قهوه و طعم نعناع
<<عباس کرمانشاهی>>که بساط این کافه را حدود ۷سالی است دایر کرده تا کسب و کارش با فروش قهوه و نوشیدنی های خنگ و گوار رونق بگیرد و درآمدش را به زخم زندگی بزند می گوید :در این مدت که با مشتریان مختلفی سر و کار دارم به دنبال یک خلاقیت بودم تا فضا را برای خیل مراجعین و مشتریانی که ساعتی برای استراحت و راحتی به اینجا سرم زنند فراهم کنم اولین ایده ای که به ذهنم رسید را عملی کردم. یک قفسه کتاب سفارش دادم و پس از نصب آن تا جایی که امکانش داشت پر از کتاب کردم .خودم خیلی به کتاب و مطالعه علاقه دارم و روزی را نیست که چند صفحه کتاب ورق نزنم و نخوانم. به مشتریانم هم بعد از این که سفارش را آماده کردم دعوت به مطالعه آثار موجود در کتابخانه می کنم. خیلی استقبال می کنند ولی بعضی هم چندان میلی برای مطالعه ندارند.
سفر به سرزمین کتاب
وی که با ذوق و شوق فراوان از استقبال مشتریانش از ایده سخن می گوید این گونه ادامه می دهد:وقتی دیدم ایده کتابخوانی در کافه حسابی گل کرده بیشتر انگیزه پیدا کردم تا با قوت آن را ادامه دهم. هر وقت فرصت داشته باشم به شیراز سفر می کنم و در یکی از چهارسوق های بازار وکیل یک راست می روم سراغ کتابفروشان دوره گرد و در کارتن هایی که آنجا پخش و پلا شده در کف بازار،کتاب هایی راکه احتمال می دهم به درد مشتریانم بخورد سوا می کنم و معمولا با دو تا سه کارتن بر می گردم.
رنگین کمانی از کتاب
او معتقد است که وقت انسان خیلی ارزشمند است و حالا که همشهریان برای صرف فنجان قهوه ای و یا یک بطری نوشیدنی به کافه می آیند می توان این وقت را با <<یار مهربان>> خوش تر و ماندگارتر کنیم برای همین در انتخاب کتاب ها وسواس زیادی دارم و معمولا از عناوین مختلف و همچنین نویسندگان متعدد در حوزه های مشاوره،موفقیت،ایرانشناسی،سبک زندگی و حقوق شهروندی در این کتابخانه نمونه ای خواهید یافت در واقع برای سنین مختلف، ذائقه و سلایق متفاوت کتاب یافت می شود.از نویسندگان خارجی با ترجمه فارسی مثل فلورانس اسکاول سینی گرفته تا راندا برن هم کتاب هایی در دسترس قرار دارد.شاید همین موضوع باعث شده تا افراد زیادی به این کار علاقمند شوند.
پاتوق دوستداران کتاب
این ایده به دل خیلی از مشتریان نشسته به طوری که در لابلای کتاب های موجود در قفسه، کتاب هایی هست که توسط اهدا کنندگان آن امضاء شده و به کافه پارک تقدیم شده است.<<کرمانشاهی>>که حالا کسب و کارش را حدود دوسالی است به صورت خانوادگی اداره می کند و در کنار او همسرش هم مشغول کار شده اضافه می کند:شاید رونق کافه از صدقه سری این کتاب ها بعد از نظر لطف خداوند است که این گونه همه را جذب اینجا کرده و به پاتوق دوستداران کتاب و همشهریانم تبدیل کرده است.