لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
جستجو در پست ها
جستجو در صفحات

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › احیای تالاب ها با سیلاب و حقابه زیست محیطی

بهمن ۲۱, ۱۴۰۳ | ۱۱:۴۹ ق.ظ

3752

110

بدون دیدگاه

یادداشتی در نقش و کارکرد سیلاب در پایداری زیستی حوزه آبریز

احیای تالاب ها با سیلاب و حقابه زیست محیطی

داریوش محبی _ کارشناس علوم و مهندسی محیط زیست و روزنامه نگار

مهمترین حقابه زیست محیطی تالاب ها، سیلاب ها هستند نه رودخانه های دایمی. سیلاب ها در حجم بسیار بالا و بار رسوبی ارزشمند آبرفتی بسیار غنی ناشی از فرسایش حوزه آبخیز(فرسایش در حوزه آبخیز هم بخشی از کارکرد طبیعت و برای پایداری زیستی خشکی و آبی حوزه آبریز است که دست اندازی های بشر در حوزه آبخیز سبب افزایش میزان فرسایش شده است) افزون بر سیرابی تالاب، تنوع زیستی گیاهی و جانوری تالاب را تضمین می کند و این یعنی کارکرد دقیق و درست ارکان طبیعت در حوزه های آبخیز و آبریز.

تالاب ها از مهمترین زیست بوم های آبی هستند که در کشور ما وضعیت بسیار اسفناک و ناپایداری دارند تا جایی که حیات آنها به مخاطره و نفس شان به شماره افتاده است.

از مهمترین دلایل نابودی تالاب ها، سدسازی و سازه های آبخیزداری است که سبب بر هم خوردن رژیم رودخانه ها و حقابه زیست محیطی شده است و اصولاً حقابه زیست محیطی به فراموشی سپرده شده در حالی که در استفاده و بهره برداری از منابع اب رودخانه مهمترین اصل اولویت دار، رعایت حقابه زیست محیطی برای حفظ زیست بوم هاست نه سهم کشاورزی و صنایع و… که با تغییر میزان آورد رودخانه ها در سالهای متفاوت بارشی آنچه باید ثابت باشد همانا حقابه زیست محیطی است یعنی در هر شرایطی حتی خشکسالی و بی بارشی باید حقابه زیست محیطی برقرار باشد و اگر مازادی بود به دیگر مصارف برسد اما نگاه انسان محورانه حاکم بر مدیریت کلان محیط زیست و تصمیم سازان و تصمیم گیران که محیط زیست و منابع طبیعی را فدای زیاده خواهی های بشر کرده و خروج آب از حوزه آبخیز و جریان یافتن آن در حوزه آبخیز و سیراب کردن دشتها و رسیدن به تالاب و دریا را هدر رفت آب می دانند از یک سو و از دیگر سوی بارگذاری های بی رویه بر آبخوانهای پیرامونی تالاب ها سبب خشکاندن و نابودی تالابها شده که علیرغم اعتراضات گسترده و فراگیر صاحبنظران، کارشناسان و کنشگران محیط زیست اما همچنان این رویه با روندی فزاینده سبب نابودی حیات تالاب ها و مخاطرات عدیده ناشی از آن در دستور کار است.

برای نمونه در تالاب حله که تا سال ۱۳۸۲ در بهترین شرایط زیستی بود و گستره آن ۴۲ هزار و ۷٠۸ هکتار بود امروز کمتر از ۸ هزار هکتار تالابی و خشکی زی باقی مانده به گونه ای ۹٠ درصد محدوده ۲٠ هزار هکتاری تالابی حله از بین رفته و امروز از مهمترین کانون های ریزگردی جنوب کشور است.

سد رییسعلی دلواری بر رودخانه شاپور که یکی از دو شاخه جریان آبی دائمی تأمین آب تالاب حله است و همچنین ساخت سازه های بی شمار آبخیزداری در حوزه آبخیز بالادستی سبب شد تا جریان طبیعی انتقال آب و کارکرد طبیعی رودخانه و دره های بزرگ را از بین ببرد. رسوبات ناشی از فرسایش خاک غنی حوزه آبخیز که با جریان طبیعی سیلابی به تالابها می رسید در پشت سدها و سازه ها انباشته و بخش دیگری نیز با فروکاستن حجم و سرعت سیلاب در پایین دست سدها، در طول مسیر و در بستر رودخانه ها و رود دره ها نشست کند و به مقصد پایانی یعنی تالاب و دریا نرسد. همین امر سبب تغییر بستر رودخانه و کاهش حجم انتقال آب در بارش های سنگین شده و شاهد طغیانهای رودخانه ای هستیم حتی این رسوب گذاری های طول مسیر تا قسمت تالابی هم رسیده و شاهد لایروبی ها در تالاب حله ایم که این هم کاری غیر اصولی و شکست خورده اما همچنان در حال اجراست. جریان های سیلابی بهترین لایروبی کننده طبیعی اند که اگر مانعی جلوی آنها نسازیم به شکل طبیعی مسیر انتقال آب از سراب تا پایاب را لایروبی می کنند.

افزون بر اینها، انباشت رسوبات در پشت سد سبب کاهش حجم دریاچه سد و عدم فرونشست آب در آبخوان و همچنین فقیر شدن آب خروجی سد (آب زلال و بدون آبرفت) سهم تالاب و پایین دست سد می شود.

مهمترین حقابه زیست محیطی تالاب ها، سیلاب ها هستند نه رودخانه های دایمی. سیلاب ها در حجم بسیار بالا و بار رسوبی ارزشمند آبرفتی بسیار غنی ناشی از فرسایش حوزه آبخیز(فرسایش در حوزه آبخیز هم بخشی از کارکرد طبیعت و برای پایداری زیستی خشکی و آبی حوزه آبریز است که دست اندازی های بشر در حوزه آبخیز سبب افزایش میزان فرسایش شده است) افزون بر سیرابی تالاب، تنوع زیستی گیاهی و جانوری تالاب را تضمین می کند و این یعنی کارکرد دقیق و درست ارکان طبیعت در حوزه های آبخیز و آبریز. حقابه جریان دائمی رودخانه ای سبب پایداری وضعیت پدید آمده ناشی از سیلاب است که متأسفانه سیاست گذاری در حوزه آب بر مدیریت و مهار سیلاب ها و جلوگیری از خروج آب از حوزه آبخیز است و این یعنی بر هم زدن ساز و کار طبیعت و رژیم آبدهی و سرانجام نابودی زیست بوم های خشکی و آبی حوزه آبریز.

از دیگر چالش های تالابی، افزایش کشاورزی در مناطق پیرامونی تالاب حله و اراضی خشکیده محدوده تالاب است  که با سرعت در حال افزایش است و دیگر نشانی از تالاب حله که روزی آن را جنگل «کُره بند» می گفتند و انبوه گونه های گیاهی و درختی و تنوع گونه های جانوری آن زبانزد بود و از مهمترین زیستگاههای پرندگان مهاجر زمستان گذران بود.

نتیجه اینکه، پایداری حیات زیست بوم های تالابی حوزه آبریز وابسته به سیلاب ها و حقابه های زیست محیطی جریان های رودخانه ای دائمی با اولویت محیط زیست است نه اینکه حقابه زیست محیطی در ردیف آخر اختصاص آب باشد و تا این امر محقق نگردد هیچ اقدام بشری نمی تواند تالاب ها را احیا کند.

انتهای پیام/