بهمن ۲۰, ۱۴۰۳ | ۵:۴۵ ب.ظ
3728
181
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
بهمن ۲۰, ۱۴۰۳ | ۵:۴۵ ب.ظ
3728
181
بدون دیدگاه
خدا وقتی تصمیم به تقسیم نعمات و زیباییهایش گرفت، خلیج تا ابد پارس را به مردم متواضع و خونگرم جنوب ایران هبه کرد هر چند که گرما و شرجی را نیز به عنوان چاشنی، (هرچند نه چندان خوشایند) به آنان ارزانی داشت ولی در عوض دلی به بزرگی دریا به آنان داد که گرمایش بر گرمای هوا میچربید.
در این بین گویی مردم دیر و دشتی را به طور خاص دوست داشت و به آنان «مُـند و نخیلــو»یی داد که بهشتی است زمینی که آهوان تیز پا و سیه چشمش طعنه به مهرویانزده و پرندگان زیبا و متنوعش، بزرگی خالقش را به یاد میآورند.
رود «مُـند» که چند صباحی است با ایجاد سدهای مختلف در مسیرش از نفس افتاده، در گذشته منشأء خیر و برکت بوده و کهن مردان و بانوان این دیار، بسی نعمت از این خوان بردهاند و خاطرخواه این بزرگ رود ایراناند.
تالابمند که در دل منطقه حفاظت شدهای با همین نام قرار گرفته است، هر ساله میزبان پرندگان مهاجری است که با عبور از تلههای متعدد انسانی(کوخه نشینی و شکار) که در سایه نبود قوانین مطلوب و بازدارنده روز به روز هم بیشتر میشود و برخی از گونهها را در خطر انقراض قرار داده است، خود را به این تالاب میرسانند تا خستگی را از تن نازنین به در کرده و در سایه حفاظتی که کمرنگ شده است تجدید قوا نموده و باز رهسپار گردند به ناکجا آبادی دگر.
آهوان شنیمند که زمستان گذشته در این ایام رقص کنان منتظر تولد برههایشان بودند، امسال دل و دماغی ندارند چرا که آسمان بخیل شده و خشکسالی همه جنوب را فرا گرفته است.
این نازنینان که چند صباحی است با بیتدبیری مسئولین محلی و تصمیمات شائبه دار، از حفاظتِ مناسب بیبهرهاند هر لحظه مرگ را مقابل چشمان خود میبینند و تصادفات جادهای و شکارچیان طماعی که گویی توصیه به آنان، خواندن سوره یاسین در گوش الاغ است بلای جانشان شدهاند.
هر چند با حفاظت مطلوب و افزایش جمعیت مناسب در سالهای گذشته تعداد این آهوان شاید بیش از ظرفیت منطقه هم شده بود و نگرانی در خصوص این گونه نادر وجود نداشت ولی در این بین از دست دادن یک رأس هم زجرآور و دردناک است و بیخیالی در حفاظت، ممکن است سالهای سختی را در آینده برایشان رقم بزند.
خشکسالی امسال در جنوب، که به گفته کهنسالان کم سابقه بوده، وحوش را با مشکل تغذیه مواجه کرده است چرا که رویشگاههایشان خالی از هر سر سبزی و درختچهای است.
در این بین گهگاه شرکتهای مختلف منطقه ویژه انرژی پارس برای نشان دادن خود و اجرای نمایشی از حفاظت محیط زیست، بازدیدهایی صوری کرده و به نوعی خود را حامی گونهای خاص معرفی میکنند و با گرفتن چند عکس یادگاری و دریافت لوح و… همه چیز به دست فراموشی سپرده شده و چنانچه کمکی نه چندان
شفاف هم صورت بگیرد برای این گونهها نیست و در جاهایی دیگر هزینه میگردد.
اخیراً هم در حالیکه موج سواران همه کارشناس شده و برای وضع موجود نسخه میپیچند، مقداری علوفه در منطقه توزیع شده که آن هم بنا به ضرب المثل مشهور دشتیاتی، حکم اشتر و دراخو(قطره چکان) را دارد.
قول ایجاد مزرعه یونجه و سوله از دیگر برنامههایی است که نه تحقق آن نزدیک به ذهن است و نه به نظر میرسد که تأسیس آن در دل منطقه حفاظت شده، کارشناسی شده باشد و باید آن را از تصمیماتی دانست که خلق الساعه گرفته میشود و به همان سرعت هم امکان تغییر آن وجود دارد.
به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، تغذیه دستی آخرین راه حلی است که باید به آن متوسل شد و برای سالی به مانند امسال قطعاً کارگر بوده اما در سایه رعایت نحوه توزیع آن که بایستی به صورت پراکنده و به مانند پراکندگی غذا در طبیعت باشد تا برای حیوانات، عادی نگردد. چیزی که متأسفانه در منطقه حفاظت شدهمند و شاید خیلی از مناطق کشور مورد توجه قرار نمیگیرد و به باور برخی از کارشناسان محیط زیست، هجوم حیات وحش به سمت آبادیها و روستاهای اطراف مناطق حفاظت شده، به دلیل تغدیه غیر استاندارد دستی است که میتوان آن را به کل کشور نیز تعمیم داد.
تعداد بسیار کم محیطبانان در تالابمند و عدم جایگزینی نیروهای سابق، باعث شده که رمقی برای نیروهای موجود نمانده و حفاظت در این تالاب با مشکل مواجه شود و شاید اگر نیروی کافی بود و حفاظت به خوبی صورت میگرفت شاهد هجوم آهوها به سمت مناطق مسکونی و زمینهای زراعی نبوده و از دست رفتارها و اعمال نمایشی مقطعی هم راحت بودیم چرا که طبیعت راه و روش بازیابی خود را خوب بلد است اگر ما انسانها در آن دست نبرده و خللی در این امر بوجود نیاوریم.
وجود فضای مجازی اگر چه مزایای زیادی دارد ولی برای حیات وحش و مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی، آسیبی است جدی.
رفتارهای برخی عکاسان و طبیعت گردان و پخش تصاویر و فیلمها از این مناطق در فضای مجازی با ذکر نام منطقه و آدرس دقیق، هم شکارچیان و هم کسانی را که با الفبای محیط زیست آشنا نیستند، به این مناطق کشانده و چالشی وحشتناک را به وجود آورده است.
در این بین پارک ملی دریایی دیر نخیلو که به جرأت میتوان آن را یکی از زیباترین مناطق تحت حفاظت ایران نامید نیز عملاً به حال خود رها شده و تورهای گردشگری بدون مجوز در این تالاب و جزایر آن به امری عادی تبدیل شده و تبلیغ سفر به این منطقه به وفور در فضای مجازی مشاهده میشود.
هر چند بنده از رابطه و توافقات اداری، اداره کل محیط زیست استان با دیگر ارگانها اطلاعی ندارم ولی طبق آخرین مشاهدات پاسگاه محیط بانی شهید علی کشاورز هم که در دل تالاب نخیلو قرار دارد، تحت اختیار و استفاده نهادی دیگر میباشد.
صید ترال که حیات آبزیان خلیج فارس را تهدید میکند در حاشیه تالاب نخیلو هم وجود داشته و دو گونه در معرض خطر انقراض «دلفین گوژپشت» و «لاک پشت پوزه عقابی» را مورد تهدید جدی قرار داده است.
بارها لاشه دلفینها در ساحل و لاشه لاک پشتها در تورها مشاهده شده است و عملاً اقدامی برای حل این معضل صورت نگرفته است.
رشد بیرویه کهور آمریکایی که کاشت آن در مناطق جنوبی کشور یکی از بدترین اشتباهات مسئولین وقت بود، دو مشکل اساسی دیگری است که تالابمند با آنها دست و پنجه نرم میکند. اگر چه به باور برخی از مسئولین مرتبط با حوزه محیط زیست، انتقاد از مشکلات و معضلات توسط دلسوزان، سیاه نمایی محسوب میگردد ولی واقعیت تلخ و شاید مثنوی هفتاد منی است که متأسفانه پایانی ندارد و چنانچه مورد بیتوجهی قرار گیرد، سرنوشت بدی در انتظارمان است.
همان طور که درابتدا اشاره کردم خدا این نعمات را به ما ارزانی داشته و ما سپاسمندش هستیم ولی از عمق جان دعا میکنیم که خدا ما را باز هم فراموش نکرده و هم باران رحمتش را بر این پهنه تشنه بباراند و هم چند مسئول مسئولیتپذیر و دلسوز را به این نعمات اضافه نماید، باشد که هم وحوش و هم دوستدارن واقعی طبیعت، دائماً شکرگزار و ممنون باشند.