بهنام اندیک _ دانشجوی دکترای منابع آب دانشگاه تهران
اختصاصی هفته نامه «نخـــل و دریــا»
در حالی که کشورهای پیشرو در این رویکرد—مانند آمریکا—پس از مشاهده پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی-اقتصادی ناشی از سدسازی گسترده، سیاستهای خود را بازنگری کردند، ایران همچنان به اجرای همین مدل ادامه داد. در غرب، فشار جنبشهای محیط زیستی و تغییر در فرآیندهای تصمیمگیری، منجر به اعمال محدودیتهای جدی در مکانیابی و طراحی سدها شد، تا جایی که در سالهای اخیر، جریانی برای «حذف سدها» در آمریکا شکل گرفته است. اما در ایران، تغییرات سیاسی و تحولات مدیریتی نیز مانع از ادامه این سیاستهای قدیمی نشدهاند.
در طول تاریخ معاصر ایران، الگوی توسعه منابع آب بهطور غیرمستقیم تحت تأثیر «مأموریت هیدرولیکی» قرار داشته است—رویکردی که در قرن نوزدهم در غرب شکل گرفت و بر احداث زیرساختهای آبی مانند سدها و شبکههای آبیاری تأکید داشت. این نگرش که در ایالات متحده طی دهههای نخست قرن بیستم به اوج خود رسید، بر اصل «جلوگیری از هدررفت آب» استوار بود و هر قطره آبی که به دریا میریخت را بهمنزله اتلاف تلقی میکرد. سحر بختیاری، ابراهیم امیری و مهدی فصیحی هرندی در مقالهای با عنوان «مأموریت هیدرولیکی و ارتباط آن با توسعه منابع آب ایران» نشان دادهاند که پذیرش این مأموریت در ایران از سال ۱۳۲۹، همزمان با آغاز فعالیتهای اصل چهار ترومن، آغاز شد.
با این حال، در حالی که کشورهای پیشرو در این رویکرد—مانند آمریکا—پس از مشاهده پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی-اقتصادی ناشی از سدسازی گسترده، سیاستهای خود را بازنگری کردند، ایران همچنان به اجرای همین مدل ادامه داد. در غرب، فشار جنبشهای محیط زیستی و تغییر در فرآیندهای تصمیمگیری، منجر به اعمال محدودیتهای جدی در مکانیابی و طراحی سدها شد، تا جایی که در سالهای اخیر، جریانی برای «حذف سدها» در آمریکا شکل گرفته است. اما در ایران، تغییرات سیاسی و تحولات مدیریتی نیز مانع از ادامه این سیاستهای قدیمی نشدهاند. شمار سدهای بزرگ از ۱۹ سد پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به ۱۸۱ سد تا سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است که در مجموع بیش از ۵۲ میلیارد مترمکعب آب را پشت خود ذخیره میکنند.
این آمار در کنار شاخصهای جهانی مدیریت آب، نگرانیهای جدی را برمیانگیزد. بر اساس استانداردهای سازمان ملل، استفاده از بیش از ۶۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر بهمنزله ورود به «بحران آبی» است. ایران در حال حاضر ۸۸.۹ درصد از این منابع را مصرف میکند—بیش از دو برابر حد آستانه پایداری. این وضعیت، پرسشهای اساسی را مطرح میکند: آیا سدسازی گسترده، بدون در نظر گرفتن پیامدهای زیستمحیطی، واقعاً راهکاری برای بحران آب در ایران بوده است؟ یا تقلید از مدلهای توسعهای یک قرن پیش غرب، تنها ناپایداری را تشدید کرده است؟
به نظر میرسد که در ایران، باوجود منسوخ شدن «مأموریت هیدرولیکی» در کشورهای بنیانگذار آن، این رویکرد همچنان طرفداران قدرتمندی دارد. این گروهها، سدسازی را بهعنوان نماد «پیشرفت» معرفی میکنند، بدون آنکه تحولات جهانی و ضرورت بازنگری در مفاهیم سنتی توسعه را در نظر بگیرند. آیا میتوان بدون توجه به درسهای تاریخ، به پایداری آبی دست یافت؟
تمامی نظرات ارسال شده با تائید مدیریت در سایت قابل نمایش خواهد بود . نظراتی که حاوی فحاشی . تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد. نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.نظرات در انتظار بررسی : 31نظرات انتشار یافته : بدون دیدگاه