لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
جستجو در پست ها
جستجو در صفحات

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › برخی آفت های تصمیم گیران، متخصصین و مدیران در ایران

۲, خرداد,۱۴۰۴ | ۷:۲۸ ب.ظ

5059

136

بدون دیدگاه

یادداشتی در نقد انتقادات یک سویه و تک ساحتی و عدم جامع نگری در انتقادات

برخی آفت های تصمیم گیران، متخصصین و مدیران در ایران

مهندس مهدی شادکام _ کارشناس مسیول الگوی کشت سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر

اختصاصی هفته نامه «نخـــل و دریـــا»

می بایست در بینابین این دو دیدگاه راه حل پیدا نمود که نام آن مدیریت یکپارچه و توجه و نگاه ارگانیک (ارگانیک به معنای اینکه همه چیز را به هم پیوسته دیدن) است. در کشاورزی این دیدگاه اگرواکولوژی نام دارد که رشته ای است میان رشته ای و تلاش می کند که در جهت تامین امنیت غذایی و تولیدات کافی و با استاندارهای جهانی در اگرواکوسیستم ها همزمان کمترین تخریب محیط زیستی و کمترین ردپای اکولوژیک را داشته باشد.

برخی آفت های تصمیم گیران، متخصصین و مدیران در ایران:

۱- عدم بررسی همه جانبه موضوعات و نگاه های کاملا تک بعدی است.

به عنوان مثال اغلب متخصصان محیط زیست فقط از دریچه نگاه خودشان می گویند همه چیز باید متوقف شود و روی هر فعالیت تولیدی خط قرمز می کشند، بدون توجه به اینکه حتی راه رفتن عادی انسان هم در بیشتر موارد تخریب و ردپای اکولوژیک دارد. انتظار دارند با حدود ۸ میلیارد نفر جمعیت در دنیا و این همه چالش های پیش رو شامل جنگ، قحطی، گرسنگی، فقر، نبود امنیت غذایی و هزاران مشکل دیگر و بدون دادن راه حل مردم دنیا در رفاه و آرامش زندگی کنند. این دیدگاه فقط اصرار دارد که برای حفظ محیط زیست نباید غذای بیشتری تولید کرد و نباید پیشرفت و توسعه را در دستور کار قرار داد. مگر می شود غذا، پوشاک، و سایر وسایل مورد نیاز زندگی را تامین کرد و آب مصرف نکرد؟ خاک یا هوا را آلوده نکرد؟ تکرار می کنم هیچ فعالیت انسانی بدون تخریب نخواهد بود.

اما در مقابل اغلب فعالان و متخصصین حوزه کشاورزی و صنعت بدون توجه به ظرفیت و توان اکولوژیک هر منطقه و همچنین بدون توجه به تخریب محیط زیست و اثرات منفی فعالیت هایشان بر تغییرات اقلیمی و گرمایش کره زمین، اعتقاد دارند که در راستای تامین امنیت غذایی و شغلی و همچنین توسعه و پیشرفت به هر قیمتی باید تولید کرد و توجهی به پایداری اکولوژیکی در سیستم های تولیدی خود ندارند. بنابراین زمین زراعی، باغ یا کارخانه خود را به عنوان جزیره ای جدا در نظر می گیرند و معتقدند که چون ملک شخصی هست پس مجازند هر کاری در جهت افزایش تولید و فشرده سازی انجام دهند، در حالی که غافل از این موضوع هستند که کلیه چرخه های زیستی کره زمین شامل چرخه آب، کربن، نیتروژن و … از زمین و ملک آنها نیز باید به سلامت عبور کند تا این کره زیستی بتواند کارکردها و خدمات اکوسیستمی خود را درست ارائه نماید. توقف یا چالش این چرخه های زیستی در این ملک های به ظاهر شخصی، نابود کننده محیط زیست و آینده بشر در همین نزدیکی خواهد بود.

لذا می بایست در بینابین این دو دیدگاه راه حل پیدا نمود که نام آن مدیریت یکپارچه و توجه و نگاه ارگانیک (ارگانیک به معنای اینکه همه چیز را به هم پیوسته دیدن) است. در کشاورزی این دیدگاه اگرواکولوژی نام دارد که رشته ای است میان رشته ای و تلاش می کند که در جهت تامین امنیت غذایی و تولیدات کافی و با استاندارهای جهانی در اگرواکوسیستم ها همزمان کمترین تخریب محیط زیستی و کمترین ردپای اکولوژیک را داشته باشد. این نگاه در واقع پلی است بین محیط زیست و کشاورزی و در واقع یک بینش است و نه صرفا یک روش، به عنوان مثال سیستم کشاورزی ارگانیک که با مصرف هرگونه نهاده شیمیایی مخالف است زیرمجموعه همین دیدگاه اگرواکولوژیک (کشاورزی بوم شناختی) است ولی تفاوت نگاه کشاورزی بوم شناختی با ارگانیک این هست که می گوید مادامی که در دنیا گرسنگی وجود دارد می توان با مصرف بهینه کودهای شیمیایی (به اندازه نیاز گیاه بدون اینکه در اثر مصرف زیاد به آلودگی خاک، آب و هوا منجر شود) به پایداری اکوسیستم های کشاورزی کمک نمود و امنیت غذایی را در جهان بهبود بخشید.

تعریف جامع فائو از امنیت غذایی بدین شرح می باشد “*همه انسان ها* در *همه زمان ها* به غذای *کافی* (حدود ۲۲۰۰ کالری در روز)، *مغذی* (ترکیب متعادلی از کربوهیدرات، پروتئین، چربی، ویتامین و میکروالمنت ها)، و *ایمن* (بدون سموم و فلزات سنگین و …) *دسترسی* داشته باشند تا بتوانند زندگی *سالم* و *پویایی* داشته باشند.”

بنابراین رسیدن به این تعریف کلیدی و مهم و همچنین رسیدن به امنیت شغلی، روانی، توسعه، پیشرفت و … همه در دنیای امروز اجبار هستند و راه گریزی از آن نیست ولی حفظ محیط زیست هم اصل و اجبار است و بدون آن زندگی ممکن نیست. فراموش نکنیم اگر همین الان اقدام نکنیم و با همین سرعت به انتشار گازهای گلخانه ای و همچنین تخریب محیط زیست ادامه دهیم تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین، دنیا را غیر قابل سکونت خواهد کرد. پیدا کردن راه حل در میان تولید و حفظ محیط زیست کار آسانی نیست ولی سازمان ملل به درستی در اهداف ۱۷ گانه توسعه پایدار (SDG)، به همه جوانب پایداری اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی و … پرداخته است که می توان با مطالعه و درک آن به یک بینش مناسب رسید.

بنابراین باید پذیرفت که هر فعالیت انسانی قسمتی از محیط زیست را مصرف می نماید که می بایست با افزایش کارایی، بهره وری و همچنین نگاه اکولوژیک به پایداری رسید و از این تخریب کاست.

۲- کلی گویی بدون بررسی و نگاه علمی و دقیق نیز آفتی دیگر است.

مثالی می زنم که واضح شود. مثلا اکثریت کارشناسان به طور کلی می گویند *هندوانه* در ایران محصول آب بری است. ولی اگر کمی فقط کمی از کلی گویی فاصله بگیریم باید در مورد محاسبه میزان نیاز آبی هندوانه به چند پرسش ساده پاسخ دهیم.

– هندوانه در کدام منطقه یا اقلیم یا میکروکلیمای ایران؟
– هندوانه کشت زمستانه یا تابستانه؟
– هندوانه از طریق کشت زیر پلاستیک یا کشت فضای آزاد؟
– هندوانه با سیستم آبیاری قطره ای یا آبیاری نشتی و غرقابی؟
– هندوانه با ارقام زودرس یا دیررس؟
– هندوانه در خاک سبک یا سنگین؟
– و بسیاری سوالات دیگر

حالا جواب ساده است اگر هندوانه در استان یا منطقه ای که امکان کشت زمستانه داشته باشد، زیر پلاستیک باشد، آبیاری قطره ای باشد، رقم زودرس باشد، خاک تقریبا سنگین باشد به ازای *هر کیلوگرم تقریبا ۶۰ لیتر آب* مصرف می کند. ولی اگر کشت تابستانه باشد، فضای آزاد باشد، آبیاری غرقابی باشد، رقم دیررس باشد، خاک سبک با ظرفیت نگهداری پایین آب باشد آنوقت تقریبا به ازای تولید *هر کیلوگرم ۵۰۰ لیتر آب* مصرف می کند.

حالا سوال:
هندوانه به ازای تولید یک کیلوگرم چند لیتر آب نیاز دارد؟ ۶۰ لیتر یا ۵۰۰ لیتر؟ آب بر هست یا کم آب بر؟
پس کلی نمی توان به این سوال پاسخ داد و اما و اگرهای زیادی دارد. ولی غالبا به اشتباه می گویند آب بر هست.
حال اگر کسی بپرسد قبول اصلا هندوانه آب بر نیست و فقط ۶۰ لیتر آب مصرف کرده پس آیا باید در اون شرایطی که ذکر کردم همه باید هندوانه بکارند؟
حالا تازه وارد بحث ها و جوانب دیگر کار می شویم. و باید به این سوالات پاسخ داد:

– آیا تولید هندوانه نیاز استراتژیک کشور هست؟
– آیا باعث افزایش یا کاهش تنوع زیستی کشاورزی یا غنای ژنتیکی می شود؟
– اصلا چقدر نیاز بازار هست؟
– چقدر اشتغال زایی پایدار دارد؟
– و کلی سوالات دیگر و بررسی جوانب دیگر،

آنوقت شاید با دقت بیشتری و نه البته ۱۰۰ درصد بتوانیم بگوییم در یک استان یا اقلیم خاص هندوانه بکاریم یا نکاریم؟

تازه اگر بکاریم چقدر بکاریم و با چه روش و استانداردی؟
اصلا پتروشیمی و پالایشگاه بزنیم یا نزنیم؟
خودروسازی را ادامه بدهیم یا ندهیم؟
سد بزنیم یا نزنیم؟
چغندرقند بکاریم یا نکاریم، کجاهای کشور بکاریم، پاییزه یا بهاره بکاریم؟
شتر پرورش بدهیم یا ندهیم؟
ماهی و میگو پرورش بدهیم یا ندهیم؟
معدن بزنیم یا نزنیم؟
و..‌.

پاسخ هیچکدام از این سوالات بله یا خیر نیست، نباید به موافق و مخالف مطلق تبدیل شویم. باید از متخصصین، پژوهشگران، کارآفرینان و همه افراد با تجربه ای که در هر حوزه تخصص دارند دعوت کرد و سپس با بررسی همه جانبه و نه تک جانبه به یک راه حل منطقی و البته پایدار برای هر منطقه، استان، شهر یا روستای خاص رسید.

یکی می گوید تنها راه نجات بشر و رفع گرسنگی در دنیا کشاورزی تراریخته است و یکی دیگر تنها راه را کشاورزی ارگانیک می داند. هیچکدام از این نظام های کشاورزی تنها راه حل ها نیستند.

و اما آفت های دیگر از نگاه اینجانب به صورت تیتر وار:

۳- ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی در تحلیل های کارشناسی و نگاه زاویه دار به موضوع و دور شدن از بی طرفی و در نتیجه معتبر نبودن داده ها و اطلاعات

۴- سطحی نگری و کمی نگری به جای نگاه عمیق و کیفی نگری

مثلا فلانی ۲۰۰ مقاله چاپ کرده، یا فلان استان چند میلیون تن محصول تولید کرده، این ها شاخص های امتیاز آور برای ارتقا محققین و مدیران شده اند، کسی نمی پرسد مقالات چه کیفیتی داشتند؟ کاربردی بودند؟ تولید چند میلیون تنی چه هزینه ای برای مردم و محیط زیست داشت؟ اصلا کیفیت لازم را بر اساس تعریف امنیت غذایی دارد؟
متاسفانه فقط بزرگ بودن اعداد و پز سیاسی و علمی دادن آن مهم شده است.

۵- توسعه نامتوازن جوامع و عدم پایداری سیستم ها و همچنین کاهش تاب آوری و انعطاف پذیری و عدم سازگاری جوامع در برابر تغییرات اقلیمی

این موضوع خودش جای بحث جداگانه و مفصل دارد …

انتهای پیام/