۵, خرداد,۱۴۰۴ | ۱۱:۲۲ ق.ظ
5102
96
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۵, خرداد,۱۴۰۴ | ۱۱:۲۲ ق.ظ
5102
96
بدون دیدگاه
در هر دستگاه، سازمان و اداره ای مظلوم تر از کارگر نداریم آن هم کارگر خدماتی و مظلوم ترین و بی صدا ترین کارگران خدماتی، پاکبانان شهرداری هستند و از همه بدتر اینکه پاکبانان از بد حادثه به شهرداری برازجان به پناه آمده باشند!!!
از سقف حقوق و مزایای پاکبانان شهرداری که بگذریم واقعاً درد آور و مایه شرمساری است که این زحمتکشان سختکوش که در سرما و باران تا گرمای ۵٠ درجه و باد سوزان که تحملش زیر هوای خنک کولر سخت است، شرافتمندانه پاکیزگی را به شهر هدیه کنند و شرمسار عیال و فرزند خویش باشند.
چرا همیشه شلاق بی پولی باید بر گرده کارگر باشد؟ چرا شهردار و معاونین تا پرسنل رسمی و پیمانی شهرداری باید سر وقت حقوق بگیرند و کم درآمدترین و آسیب پذیرترین قشر شهرداری یعنی نیروهای پیمانی خدمات شهری شهرداری (پاکبانان شرافتمند) با سخت ترین کار ممکن در بدترین شرایط آب و هوایی و در اوج بی عدالتی، چند ماه حقوق نگیرند؟
درست است که پاکبانان برای حفظ آبرو و کسب نان حلال و از سر ناگزیری، چشم بسته قرارداد امضا می کنند و تن به سخت ترین کار می دهند تا شرمنده زن و بچه نباشند اما آیا روا و حق است که سه ماه حقوق پاکبانان داده نشود؟ آیا این مسلمانی و انصاف است؟ مگر هر کسی درمانده و مجبور است، باید ستم کشد؟
این هم از عجایب قانون کار در ایران است که مهمترین بخش نیروی انسانی سازمانها، ادارات و شرکت ها یعنی نیروهای خدماتی مانند پاکبانان و فضای سبز و… که مهمترین و اساسی ترین کارها را عهده دارند و همیشگی و بی پایان است، رسمی نباشند و در قالب نیروی پیمانی و در بدترین و عدالت گریزانه ترین و تبعیض آمیز ترین شرایط قراردادی کار کنند و ماهها محروم از چندر غاز حقوق باشند.
پیمان خدمات شهری شهرداری برازجان با ۶۲ نفر نیروی کارگری است که تعدادی هم در این قرارداد هستند که غیر از پاکبانی و در بخش های دیگر شهرداری شاغلند و چهار نفر هم در دو سه ماه گذشته کار را رها کرده اند.
نیروهای کارگری این قرارداد، حقوق اسفندماه، فروردین ماه و اردیبهشت ماه خود را دریافت نکرده اند ضمن اینکه حقوق شهریورماه سال گذشته که از پیمان قبل بوده نیز طلب دارند.
حسب قانون پیمانکار حتی بدون هیچ دریافتی از کارفرما باید به مدت ۲ تا ۳ ماه (متناسب با مفاد قرارداد) حقوق پراخت کند که پیگیری ها حاکیست پیمانکار این قرارداد به تعهداتش پایبند بوده و بدون دریافتی از طرف کارفرما، تعهدات خود را انجام و حقوق پرداخت کرده و دیگر نه قانوناً متعهد به پرداخت حقوق است و نه توان مالی پرداخت حقوق را دارد.
شهرداری برازجان سال گذشته هم چند ماه حقوق پاکبانان را نداد که تاریخ ۲۴ اسفندماه سال گذشته و در آستانه نوروز در یادداشتی با عنوان «عیدی تلخ پاکبانان شهرداری برازجان» در این رسانه منتشر شد به موضوع پرداختیم و پس از چند روز بخشی از معوقات پرداخت شد و گویا ندادن حقوق پاکبانان شهرداری برازجان به رویه تبدیل شده و گویا پاکبانان باید جور کش و تاوان ده بی تدبیری مدیریت شهری باشند. برای شهرداری که درمانده از پرداخت حقوق پاکبانان باشد چه انتظار عمران و آبادی و توسعه در شهر باید داشت؟
بروز چنین رخدادهایی سبب بی انگیزگی پاکبانان و اخلال در ارائه خدمات عمومی با کیفیت و مطلوب به شهروندان شده و محیط زیست و سلامت و بهداشت شهروندان را به مخاطره می اندازد.
کار در شهرداری برازجان به جایی رسیده که اضافه کاری برخی نیروهای پیمانی و رسمی شهرداری هم صفر شده تا جایی که فشارهای ناشی از اعتراض کارگران بر بازرسی شهرداری برازجان به جایی رسیده که روز گذشته مدیر بازرسی شهرداری برازجان که از پرسنل با سابقه، خوشنام و مداح اهل بیت است در اعتراض به این بی عدالتی ها در محوطه شهرداری اقدام به خودسوزی با بنزین می کند که با حضور به موقع پرسنل شهرداری، موضوع ختم به خیر می شود.
پرسش اینجاست که شورای اسلامی شهر برازجان به عنوان ناظر شهرداری چرا در برابر این بی عدالتی ها خاموش است؟
فرماندار به عنوان رییس شورای تأمین چرا به ماجرا ورود نمی کند؟
معاون عمرانی استانداری بوشهر به عنوان نهاد ناظر بر رفتار و عملکرد شهرداری ها کجای کار است؟
دادستانی باید به ماجرا ورود و به این روند بی عدالتی پایان دهد.
تجمعات و اعتراضات کارگری و خودسوزی و… ارمغان بی توجهی و نشنیدن صدای مطالبات کارگران است. مطالبات که به حق است و فریاد کارگران به آسمان است، چه کسی باید ببیند و بشنود و انجام دهد؟ آیا آسیب های روانی و اجتماعی عدم پرداخت حقوق کارگران محاسبه شده که چه پیامدهای ناگواری بر زندگی این قشر مظلوم داشته است؟
هر قرارداد باید محل تأمین اعتبار داشته باشد سپس قرارداد فیمابین طرفین منعقد گردد. پرسش این است که چرا شهرداری در انجام تعهداتش ناتوان است؟ اگر توان تأمین مالی نداشته چرا قرارداد منعقد کرده و حال که قرارداد منعقد شده باید به تعهداتش پایبند باشد و بیش از این بر پاکبانان شرافتمند بی مهری نشود.
پاکبانان متعهدی که در اوج تنگدستی، پول و طلا و گمشده های گرانبهای شهروندان را بی کم و کاست و اوج امانت داری به صاحبش بر می گردانند آیا رواست چنین در تنگنا باشند؟
تاجم نمىفرستى تیغم به سر مزن
مرهم نمىگذارى زخم دگر مزن
بر فرق اوفتاده، به نخوت لگد مکوب
سنگ ستم به طایر بى بال و پر مزن
بر نامه امید فقیران قلم مکش
بر ریشه حیات ضعیفان تبر مزن