۵, مرداد,۱۴۰۴ | ۶:۳۵ ب.ظ
5627
47
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
از دیر باز تاکنون هنگامی که تاریخ این سرزمین را به ویژه قرن حاضر مورد واکاوی و نگرش قرار گیرد شاهد این اتفاق تلخ هستیم که هر گاه خواسته شده حرکتی بنیادین و سازنده ای رقم زده شود ( شروع سازندگی امیرکبیر ، ملی شدن نفت و …) دستانی آشکارا و گاهی غیبی این درخت امید را از ریشه بخشکانند و از به میوه نشستن آن جلوگیری کرده و کام میهن را تلخ نمایند.در این مبحث به واکنش انگلیس به دستاورد ملی شدن صنعت فرزندان ایران زمین و همچنین نحوه پاسخ ایرانیان که بی گمان پایان شاهنامه خوش است پرداخته می شود .
پس از ملی شدن صنعت نفت تحریمها و کارشکنی ها ( تهدید کشورها برای عدم خرید نفت ، توقیف کشتی های حامل نفت ایران و …) علیه ایران از طرف انگلیس آغاز شد تا مانع عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی شود و این دستاورد ملت ایران ناکام بماند. در این شرایط نابسامان اقتصادی و اقتصاد بحران زده آن دوران با نا امیدی از بازار خارجی برای کسب ارز خارجی در ازای فروش نفت مرحوم دکتر محمد مصدق به دنبال راهی برای ایجاد تقاضای داخلی برای فروش نفت بود تا در راه عبور از این مرحله مهم و تعطیلی صنعت نفت گذر نماید. شورای مشاوران اقتصادی برای استفاده از فراورده های نفتی در داخل کشور و کاهش وابستگی به صادرات نفت خام از طرف نخست وزیری مسؤول پیدا کردن صنعتگرانی شد که بتوانند محصولاتی نفتسوز تولید کنند.
نصرالله حدادی بر این باور است که راهاندازی کارخانه محصولات نفتسوز را دکتر مصدق برای نخستینبار در ملاقات با میرمصطفی عالینسب مطرح کرد: «داستان از این قرار است که یک روز دکتر مصدق آقای عالینسب را به دفتر کارش دعوت میکند و از او میخواهد محصولی شبیه چراغ والور ( Valor ) انگلستان که آن زمان با تحریم ایران برای وارات دچار مشکل شده بود بسازد و به نوعی از تهدید فرصت خلق کند .مرحوم عالینسب که ابتدا فروشنده چراغ والور بود در آن دیدار به مصدق میگوید محصولی میسازم که به انگلیس هم صادر شود. »
عالینسب در این زمینه گفته است: «وقتی به مهمترین بنگاههای تولیدی کشور مراجعه کردیم، مشخص شد پیشرفتهترین دستگاههای پرس موجود در کشور دستگاههایی بود که قادر به تولید محصولاتی در حد قوطی واکس شفق بود و این به معنای آن بود که سطح دانش فنی موجود و سطح ماشینآلات موجود در کشورمان امکان تولید داخلی سماور (خودجوش ) و اجاق نفتی را با وجود ریسک سرمایه گذاری بالا فراهم نمیکرد ». در این شرایط حساس عالینسب تصمیم میگیرد با سرمایه شخصی خود وارد میدان تولید سماور و اجاق خوراکپزی نفتی شود. برند «عالینسب» که روی نخستین سماورهای نفتی ایران حک شده است و اولین سماورها، چراغهای خوراکپزی و بخاریهای نفتی از جمله بخاری معروف «علاالدین» در این دوران ساخته شد اینگونه تاثیر شگفتآوری در بقای صنعت ملی نفت و تپیدن نبض اقتصاد آن روزهای ایران عزیز داشت.
گفته می شود مرحوم مصدق دستور داده بود که دو عدد از سماورهای عالی نسب به عنوان نماد ایستادگی مردم ایران در مقابل تحریم های نفتی در ورودی نخست وزیری (کاخ گلستان فعلی) نصب شود. می گویند مصدق یک نمونه از این سماور را در دفتر کار خود قرار داده بود و برای مهمانانش از آن چای می ریخت…
در ادامه این حرکت ملی، دکتر مصدق پیشنهاد انحصاریسازی تولیدات نفتسوز را به عالینسب داد. اما پاسخ او، بسیار پخته و آیندهنگرانه بود: اول آنکه مصدق همیشگی نیست و دوم اینکه در فضای انحصار، رقابت از میان میرود و کیفیت قربانی میشود. این پاسخ، نهتنها جلوهای از درک اقتصادی عالینسب بود، بلکه الگویی است برای صنایع امروز ایران؛ الگویی برای تولید مبتنی بر رقابت، مسئولیتپذیری و استقلال است.این پاسخ، درسی ماندگار برای آینده صنعت کشور بود؛ مبنی بر اینکه پیشرفت، در سایه رقابت سالم و تعهد اخلاقی ممکن است، نه با تکیه صرف بر حمایت سیاسی یا انحصار اقتصادی.این روایت از دل تاریخ، تنها شرح موفقیت یک تاجر نیست؛ بلکه الگوی یک مقاومت ملی است.پس چه نیکوست اگر صنایع، کارآفرینان و نخبگان امروز، راه روشن عالینسبها را چراغ راه خود قرار دهند.
✔️ آری خواهر و برادر گرامی در این روزگار حاکمیتی بر جهان غرب با نگاهی خودمحور پندار و استیلا جویانه بر دیگر جوامع حاکم است ، نظرگاهی که نگاه های متفاوت و معترض را با هر تفکر و ذهنیتی عنصر نامطلوب شمرده و در پی ازبین بردن است و جز با ایستادگی خردورزانه نمی شود توانستن و بودن را احساس و زندگی کرد .