۱۵, مرداد,۱۴۰۴ | ۹:۰۵ ق.ظ
5779
526
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۱۵, مرداد,۱۴۰۴ | ۹:۰۵ ق.ظ
5779
526
بدون دیدگاه
در شرایطی که تغییرات اقلیمی در سراسر جهان شدت گرفته در جنوب ایران در جوار ساحل خلیج فارس گرما بر دشت غالب شده و خشکسالی دامن اندک درختان و حیات وحش را گرفته است که روندی صعودی دارد و سریع تر از برنامه های احیای محیط زیست از طرف متولیان امر است.
در این میان کوهستان گیسکان یکی از ارزشمندترین کوهستان های زاگرس است که همراستا با دریا و دشت، سینه ستبر کرده و جلوی آتش خشمِ تشباد را می گیرد و در دل خود یکی از عظیم ترین حیات وحش های جنوب با جنگلهای انبوه و پوشیده از بادام و بِن و کُلخُنگ و صدها بوته وحشی را جا داده است.
کوهستانی که سخاوتمندانه در خشکترین سالها آباد مانده است و صدها گونه جانوری و گیاهی را می توان به وفور در این کوهستان دید که بعضاً بی نظیر هستند اما تابستان ها آتشِ دشمنی است که در اطراف این بلندی های دشتستان می چرخد و هر وقت مُیسر شود چون جهنم دهان بازکرده به جان طبیعت میافتد، آن وقت است که انسان چون ناتوان می ماند اندیشه می کند که چه باید کرد؟
چنین کوهستان بزرگ و ارزشمندی که اینطور گسترده، غنی و زندگی بخش است نسبت به حادثه آتش سوزی بی دفاع بوده و توجه اداری استان به این منطقه در حد یک پاسگاه جنگلبانی است که جز چند نیروی بومی فاقد هرگونه تجهیزات و لوازم اولیه برای مقابله با آتش است در صورتی که توقع میرود نگاه به اندک نقاطی که در استان هنوز علفزار و درخت و پرنده و چرنده را در خود مادری می کند بیشتر باشد و در خصوص تشکیل یک تیم توانمند، متخصص و کاربردی جدای از اداره ستاد بحران فکر جدی شود چرا که آتش هر ساله بر جان طبیعت افتاده و با توجه به آتش سوزی های اخیر متأسفانه سرعت عمل ادارات مربوطه کند بوده و مناطق زیادی از زیر دستشان به راحتی خاکستر شده که این تقصیر نقص برنامه مدون و ضعف تجهیزات حرفه ای و کاربردی در حوزه اداری استان و شعبات شهرستانی است.
داشتن ادوات و تجهیزات خاموش و پراکنده کننده آتش در کنار نیروی متخصص که به صورت علمی با آتش درگیر می شوند سبب می شود بحران در همان ساعات اولیه کنترل شود اما مردم بومی که تجهیزات برای مقابله با آتش ندارند چندین روز با تلاش های مکرر به سختی میتوانند از گسترش آتش جلوگیری کنند چون جنگ غریزه و آتش است که این گونه سرانجام، آتش غالبتر می نماید.
بنابراین حفظ سرمایه طبیعی ما برای نسل آینده لازم و قطعی است که باید مورد احترام و آگاهی عموم باشد. آموزش در روستاها در هنگامه اردیبهشت که تازه به خشکی طبیعت می رسیم می توان با آتش سوزی مصنوعی و کنترل شده در وسعت کم به آموزش نیروهای بومی پرداخت که جالیز گندم ها بهترین مکان برای تمرین دادن مردم است.
همینطور آموزش به مردم برای اقدام به پاکسازی خط جدا کننده در چند ده متری مسیر آتش سوزی می توان شکل نوینی در مقابله با آتش سوزی را ارائه داد که نیازمند تشکل های مردمی و حمایت های دولتی در این زمینه است و اما داستان آتش سوزی اخیر گیسکان که در تاریخ ششم مرداد همین امسال اتفاق افتاد از این قرار است که وقتی آتش در مراتع جمغاری گسترده میشود مردم محلی ساکن در مراتع با تماس و درخواست کمک از خویشاوندان باعث میشود عده ای از اهالی جمغاری که در برازجان ساکن هستند به کمک بومی های این منطقه از کوهستان گیسکان بشتابند.
هر کسی خبردار می شد پیوسته با تماس با ستادها و سازمانهای مختلف از ابتدای آتش سعی شد موضوع را همه گیری کنند که متأسفانه پاسخ فوری داده نشد و نهایتاً اتش یک شبانه روز با حدود چهل نفر از اهالی منطقه کنترل شد اما به علت نبود آموزش صحیح در مهار آتش و تعداد کم نیرویهای بومی پس از ساعاتی بعد، آتش در این جهنمِ مردادماه دوباره زبانه کشید. اینبار آتش دو شعبه شد و یکی به سمت قله ناخا و دومی به سمت لرده و دالکی می تاخت و می سوزاند و خاکستر می کرد.
مردم هرچه تقلا کردند توجه درخوری نشد، آتش میسوزاند و میتاخت، بلندای خنک گیسکان در تصرف باد و آتش جزغاله می شد و هرچه درخت بود طعمه زبانه های آتش می شد، حتی درخت بِنه ای که بیش از پانصد سال از هر گزندی در امان بود داشت با یک اتفاق وحشتناک خاکستر می شد. آتش به جان هرچه روی خاک بود، افتاده و پرنده ای در حین فرار گرفتار موج آتش میشود، تمام حیوانات که از این اتفاق آسیب پذیر بودند بی پناه به این سو و آنسو میزدند و هنوز خبر مسرت بخش پیروزی به گوش نمی رسید تا اینکه ناباورانه وسعت آتش چندین برابر شد، صعب العبور بودن گیسکان و مناطق آتش گرفته و نیز فاصله زیاد با راه های ارتباطی کار را دشوارتر می کرد که خود نیازمند اعزام هوایی بود هرچند تعدادی از نیروهای اداره منابع طبیعی در همان روزها آنجا بودند اما با کمبود وسایل لازم چیزی فراتر از مردم محلی برای مقابله با آتش نداشتند.
برخی از مسئولین هم از ابتدا حضور پیدا کردند اما نهایتاً در چند کیلومتری آتش و عده ای سوار هلیکوپتر از بالا دیدن کردند. ظاهراً بالگرد تعدادی هم جابجایی نیروها و ملزوماتی چون آب و خوراک داشته است و عده ای هم در روزهای آخر در مانورهای جداگانه مدعی پیروزی بر آتش شدند اما در واقعیت سرانجام با محدود شدن منطقه آتش در روز پنجم با کمک مردم محلی و برخی نیروهای اعزامی از ادارات مهار شد که نتیجتاً چندین هزار هکتار از کوهستان گیسکان طعمه آتش شد و باید منتظر ماند تا دوباره رحمت، زمین آن را سبز و پر برکت سازد.