۲, مهر,۱۴۰۴ | ۱۱:۳۵ ب.ظ
6210
156
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۲, مهر,۱۴۰۴ | ۱۱:۳۵ ب.ظ
6210
156
بدون دیدگاه
محمد غریبی اهل خورموج است که از سال ۹۸ تا کنون محیط بان افتخاری تنگه شیرینه کوه بیرمی است. او که از شکارچیان منطقه بوده تفنگ بر زمین نهاده و برای احیای زیست بوم منطقه کاری کرده کارستان. چون خودش شکارچی بوده و با منطقه و شکارچیان و مسائل شکار آشنا بوده و با صرف هزینه های بسیار سنگین که آغازش ماهیانه ۴ میلیون تومان و رفته رفته تا ماهی ۸٠ میلیون تومان رسیده و توانسته اثرگذاری چشمگیری داشته باشد به گونه ای که امروز حیات وحش کوه بیرمی به روزهای شکوه خود بازگشته است. هفته نامه نخل و دریا با محمد غریبی گفتگویی کرده که در ادامه می خوانید.
سال ۹۸ در پی حضور معدن کاو در تنگه شیرینه که مهمترین زیستگاه حیات وحش منطقه و هویت تاریخی و فرهنگی منطقه است، پویش مردمی برای نجات بیرمی آغاز شد و من هم به این پویش پیوستم و در تنگه شیرینه بسط نشستیم و تا کنون در تنگه شیرینه برای نجات زیستمندانش مانده ایم. در حقیقت حضور معدن کاو جرقه ای شد تا ما بدانیم چه داشته های طبیعی بکر و ارزشمندی داریم و از آن غافلیم و باید از آن حفاظت کنیم.
در آغاز یک نفر همراه داشتم که شبانه روز در منطقه و کمک من باشد و تا امروز که ۷ نفر همراهم هستند و از ماهی ۳ میلیون برای افراد حقوقی حداقلی داده ام که این حقوق ها از درآمدم از مغازه ایست که دارم و درصدی از سودم را برای نجات و احیای حیات وحش بیرمی اختصاص داده ام. ضمنا یک نفر هم نیروی شرکتی است که محیط زیست حقوقش را می دهد و همراه ماست. همچنین تعدادی هم بصورت پاره وقت و هرگاه فرصتی داشته باشند یا کمکی نیاز باشد بدون حقوق و افتخاری در کنارمان هستند که در مجموع بیش از ۳٠ نفر می شوند.
روزی که تصمیم بر حفاظت حیات وحش منطقه گرفتیم و با دوستان هم پیمان شدیم در نخستین گام با شکارچیانی که می شناختیم در منطقه شکار می کنند گفتگو کردیم که بنای حفاظت از حیات وحش منطقه داریم و نه خود شکار می کنیم و نه اجازه شکار به دیگران می دهیم و از این به بعد اینجا شکار ممنوع است و حیات وحش در پناه ماست و خواهشمندیم به این منطقه نیایید مگر اینکه تفنگ تان را زمین نهاده و هم پیمان ما شوید.
روزی که حفاظت را آغاز کردیم ۱۷ رأس کل و بز کوهی در منطقه وجود داشت که پس از ۵ سال حفاظت پیوسته و پایدار در آمارگیری سال ۱۴٠۳ به ۸۳۵ رأس رسیده و امسال باید روندی افزایشی چشمگیری داشته باشیم که بدلیل خشکسالی و کم آب و علفی، بخشی از آنها به خاییز که منطقه همجوار بیرمی است رفته که سرنوشت آنها بستگی به شرایط دارد که آیا در قلمرو جدید ماندگار می شوند یا بر می گردند و یا گرفتار حوادث و شکار می شوند یا خیر.
محدوده ای که خودمان پیشنهاد دادیم و پایش و حفاظت آن را بر عهده گرفته ایم حدود ۸ هزار هکتار عرصه های زیستگاهی کوهستانی است که بصورت شبانه روزی و نوبتی پایش و نگهبانی می شود.
مشکلات ما بسیار زیاد است و از گفتن آنها پرهیز می کنم چون ما با شناخت به وجود همه مشکلات اما عاشقانه و متعهدانه پای کاریم. مهمترین انتظار ما از شهروندان رعایت اصول محیط زیستی، پایان دادن به شکار، طبیعت گردی مسئولانه و حفظ طبیعت است که امانتی است برای نسل فردا و از مسئولان محیط زیست استان انتظار داریم که این تعداد نیروی همکار ما را جذب کنند و این منطقه را که ۷ سال است پایش و حفاظت شده و حیات وحش آن احیا شده را از ما تحویل بگیرد تا زحمات صورت گرفته هدر نرود چون استمرار وضع موجود خارج از توان ماست و ادامه کار بسیار سخت و کمرشکن است و اگر اداره محیط زیست عهده دار کار نشود ما هم دیری نپاید که رها کنیم و دوباره همان آش و همان کاسه و بیرمی جولانگه شکارچیان شود.
برای جابجایی و انتقال تجهیزات و امکانات و نیازمندی های مان هم ناگزیر به خرید الاغ و قاطر با هزینه شخصی شدم چون مسیر سخت کوهستانی است و امکان حضور وسایل نقلیه نیست. منطقه تحت حفاظت ما در ارتفاع حدود ۱۴۳٠ و راه دسترسی فقط مسیر کوهنوردی چند ساعته است و برای تجهیزات و لوازم از چهارپا استفاده می شود که هر ۱٠ تا ۱۲ روز یکبار قاطر و الاغ ها را پایین می آوریم تا اول تنگه و آب با بشکه های ۲٠ لیتری و خوراکی و… برای افراد مستقر در منطقه می بریم. نوبت بندی افراد برای حضور در منطقه در تابستان، هفت روزه و در بقیه اوقات ۱٠ روزه و تا ۱۵ روزه هم می رسد.
برای حضور شکارچیان در تنگه شیرینه بیرمی تا سال ۹۷ بهترین تشبیه، وضعیت غزه و اسراییل است و صدای تفنگ در این منطقه خاموش نمی شد که امروز به لطف غیرت همراهان غیرتمند و شریفم که عاشق طبیعت و محیط زیستند از حضور بیش از ۷٠ شکارچی در منطقه، به طور کامل از وجود شکارچیان خبری نیست و با قاطعیت می توان گفت منطقه تحت حفاظت ما هیچ شکارچی در منطقه وجود ندارد و این دستاوردی ارزشمند و الگویی موفق است که باید حفظ و ادامه داشته باشد.
یک نکته مهم اینکه شکارچیان منطقه هم پس از این اتفاق بزرگ، مانند گذشته شکار نمی کنند و از شکار هفتگی و ماهیانه به سالی دو بار تقلیل یافته و هر حیوانی را شکار نمی کنند و تغییرات ملموس و قابل توجهی در این حوزه اتفاق افتاده است و امیدواریم که این روند همچنان ادامه داشته باشد تا روزی که همه شکارچیان منطقه تفنگ بر زمین گذاشته و زیستمندان آشتی کنند.
تنوع زیستی منطقه شامل گونه های جانوری پلنگ، کل و بز، کفتار، شغال، گربه کوهی، سمور سنگی، شاه روباه، روباه، تشی و… و پرندگانی مانند کبک، تیهو و عقاب، کبوتر، کل کمری، بلبل و گنجشک و…
هزینه های بسیار سنگینی در این چند سال برای احیای حیات وحش تنگه شیرینه انجام داده ام که شامل حقوق ماهانه، آب و خوراک، پوشاک و کفش و سایر مایحتاج برای همکارانم تا تجهیزاتی و لوازمی که برای پایش و حفاظت نیاز است. اداره محیط زیست هم در حد توانش کمک می کند اما اگر ما منطقه را رها کنیم که بارها بدلیل هزینه های هنگفتی که انجام می دهم که از حقوق ماهی بیش از ۴ میلیون در سال ۹۸ تا ماهی ۸۵ میلیون تومان در امسال که فشار سنگینی بر من وارد کرده، تصمیم بر پایان کار گرفته ام اما وقتی می بینم چقدر زحمات شبانه روزی و هزینه های سنگین شخصی شده تا امروز تنوع زیستی منطقه احیا شده، همچنان استوار و یپابرجا در تنگه شیرینه مانده ایم اما اگر متولیان امر اقدام شایسته و سزاواری نکنند به یقین من هم مقاومتم تمام می شود و زیر بار هزینه های سرسام آور تاب نخواهم آورد و با رها کردن و رفتن ما از تنگه شاهد یورش شکارچیان و نابودی حیات وحش منطقه خواهیم بود و همه زحمات و هزینه های ما هدر خواهد رفت و برمی گردیم به خانه اول.
کوه بیرمی زیستگاه پلنگ بوده و در گذشته تعدادشان زیاد بوده اما به دلایل مختلف از جمله شکار رفته رفته کم شدند تا اینکه سال ۹۴ خودم در همین منطقه پلنگ دیدم و فیلمش را گرفتم و به اداره محیط زیست دادم. بعد از آن پلنگ در منطقه دیده نشد تا اینکه شهریور سال ۱۴٠٠ یک قلاده پلنگ ماده حدوداً سه ساله در تنگه شیرینه توسط دوربین مشاهده کردیم و تا الان هرساله مشاهده می شود و ما انتظار زادآوری و مشاهده توله هایش بودیم که تا امروز محقق نشده چون تنها بوده تا اینکه امسال یک پلنگ نر هم اضافه شده و چند بار مشاهده شده که امیدوار شده ایم بتوانیم شاهد توله پلنگ ها در تنگه شیرینه باشیم.
کارهای بسیار زیادی از قبیل: بازسازی عمارت شیرینه، بازسازی و احیای باغ عمارت شیرینه، ساخت و تجهیز اتاق نگهبانی کنار عمارت، ساخت ۸ آبشخور در جاهای مختلف در عرصه تحت حفاظت، ساخت و تجهیز ۵ پناهگاه در اشکفت های منطقه برای محیط بانی، ساخت اتاقی به عنوان پاسگاه محیط بانی بیرمی، ساخت ۶ کیلومتر راه موتوری در منطقه برای گشت و پایش.
شیرینه و بیرمی جولانگه شکارچیان شهرستانها و استانهای دیگر بود که همه آنها را شناسایی و موضوع را مطرح و برنامه حفاظت و احیای حیات وحش منطقه را توضیح دادیم و گفتگوهای زیادی داشتیم و خیلی سختی کشیدیم تا شکارچیان را قانع کنیم که در این منطقه پا نگذارند و آنها هم احترام نگهداشتند و همکاری کردند و نیامدند و جالب اینکه تعداد زیادی از آنها که مرتب شکار می کردند الان در حد سالی دو تا سه بار شکار می کنند و مانند گذشته رفتار نمی کنند که همینجا از همکاری شان صمیمانه سپاسگزارم.
با توجه به تجاربی که دوران شکارچی گری داشتیم در راه حفاظت بکار گرفتیم و ابتدا اطراف عمارت شیرینه را محافظت کردیم و بعد آمدیم به ارتفاعات و جایی که هیچ راهی ندارد و باید از مسیر کوهنوردی رفت. هر انچه لوازم به ارتفاعات بردیم از منبع آب تا لوازم ساختمانی مانند آهن و ایرانیت و سیمان و گچ و درب و پنجره تا پتو و مایحتاج ضروری همه را بر دوش کشیدیم و بعد چند قاطر و الاغ خریدم، حتی موتور هم با الاغ بردیم بالا چون در منطقه تحت حفاظت در ارتفاعات ۶ کیلومتر راه موتوری ساختیم که بتوانیم با موتور در طول محدوده حفاظتی گشت و پایش کنیم. این همه سختی را هیچ چیزی برای ما قابل تحمل نمی کرد جز عشق به نجات زیستمندان و جبران گذشته و امروز که بر سر هر آبشخوری بیش از صد کل و بز و بی شمار کبک و تیهو و بلبل و… در امنیت و آرامش آب می خورند چنان لذتی دارد که انگار مالک جهانیم و همین عشق است که ما را با وجود این همه سختی و هزینه های سرسام آور، اینجا استوار و پابرجا نگهداشته است.
آنچه امروز زیاد است شکار کُش است و نه شکارچی! در گذشته میرشکاران قواعد و قوانینی داشتند و هر چیزی را در هر زمانی شکار نمی کردند. زمان زادآوری شکار نمی کردند، ماده ها و کم سن و سالها را شکار نمی کردند، بدلیل نبود غذای کافی و… شکار را برای غذای خانواده استفاده می کردند و یکی را شکار می کردند و مثل امروز که نسل را منقرض می کنند، به کسی میرشکار می گفتند که حیوان بالای ۱٠ سال را شکار می کرد. ساده ترین کار، شکار کردن است و سخت ترین کار و البته قشنگ ترین و ارزشمندترین و لذت بخش ترین کار، حفاظت از حیات وحش است. من شکارچی بودم و از شکار کردن لذت می بردم اما امروز از شکار متنفرم و خودم و زندگی ام را وقف نجات زیستمندان کرده ام و وقتی در گرما و سرما و کمبود امکانات و دوری دو هفتگی از خانواده ام، در کوهستان از زیستمندان حفاظت می کنم لذت می برم و به آرامش می رسم و لذتی که در حفاظت است در شکار نیست مانند لذتی که در عفو است و در انتقام نیست. من از همه شکارچیان و شکار کُشان خواهشمندم همچنان در کوه و صحرا بمانند اما تفنگ ها را زمین بگذارند و دوربین بردارند و جای اینکه جان بگیرند، جان ببخشند. محیط زیست و حیات وحش باید بمانند تا کوه و صحرا زیبا باشد، کوه و صحرا بدون پرنده و چرنده و خزنده، زیبا نیست، طبیعی که جولانگه جانوران و پرندگان نباشد و صدایشان را نشنود و… را چگونه می توان طبیعت نامید؟ به امید روزی که هیچ گلوله ای شلیک نشود و هیچ زیستمندی با گلوله جان ندهد.