لطفا کمی منتظر بمانید ...

×
Generic selectors
Exact matches only
جستجو در عنوان
جستجو در محتوا
جستجو در پست ها
جستجو در صفحات

سر تیتر خبرها

صفحه اصلی › › نوای زندگی در تالاب ها

بهمن ۲۱, ۱۴۰۳ | ۴:۰۴ ب.ظ

3761

99

2 دیدگاه

یادداشتی در نقش و جایگاه تالاب های آب شور و ارزش زیستی جنگل حرا

نوای زندگی در تالاب ها

مهتا بذرافکن – پژوهشگر و دکترای محیط زیست

اختصاصی هفته نامه «نخـــل و دریـــا»

در ایران تالاب‌ها به شدت در معرض خطر نابودی هستند. فقدان قانون عادلانه زیستی، سدسازی و رهاسازی پساب آلوده صنعتی، غارت حقابه تالاب‌ها توسط صنایع و کشاورزی و نیز خشکسالی باعث شده که تالاب‌های ایران خشکیده و برخی مانند هامون به دلیل سدسازی‌های کشور همسایه در استان سیستان و بلوچستان خشک گردند. تالاب انزلی در استان گیلان در معرض آلودگی شدید با فاضلاب و نیز نفوذ گیاه مهاجمی به نام سنبل آبی است. تالاب بزرگ بختگان که دومین دریاچه بزرگ داخلی ایران است قربانی سدسازی و غارت حقابه شده است.

تالاب یک پهنه آبگیر است که در بخش‌های گود زمین تشکیل و با آب شیرین یا شور پر شده است. تالاب یا به صورت طبیعی ایجاد شده یا در اثر فعالیت‌های انسان به صورت مصنوعی به وجود آمده است. تالاب منطقه‌ای از زمین است که یا پوشیده از آب است یا از آب اشباع شده است. آب تالاب یا از چشمه‌های آب زیرزمینی است که شکاف‌های زمین به سمت بالا جریان یافته است یا از سیلاب‌ها و گودال‌های ناشی از حرکات زمین است. برخی از گودال‌های آب که به مرور به تالاب تبدیل شده‌اند حاصل فعالیت‌های انسانی بوده و بطور مصنوعی ایجاد شده‌اند مانند دریاچه‌های مصنوعی و گورآب.

آب تالاب‌ها از رودخانه‌ها و بارش باران تأمین می‌شود. آب دریا همچنین می‌تواند تالاب‌هایی را به ویژه در مناطق ساحلی که جزر و مد قوی را تجربه می‌کنند ایجاد نماید که شور است. یک تالاب حداقل در بخشی از سال کاملاً پوشیده از آب است. عمق و مدت ماندگاری آب تالاب متفاوت و بستگی به میزان بارش و سیل فصلی و میزان گرما و تبخیر دارد. در حالت طبیعی تالاب‌ها نه کاملاً خشک هستند و نه کاملاً غرق در آب. گیاهانی که در تالاب‌ها زندگی می‌کنند به طور منحصر به فردی با خاک آبکی ( هیدریک ) خود سازگار هستند. گیاهان تالاب را هیدروفیت مینامند. تالاب‌های فصلی یا تالاب‌هایی با آب کم تحرک اغلب می‌توانند درختان و سایر گیاهان مقاوم را درخود نگه دارند.

تالاب‌های غالباً غرقابی دارای خزه یا علف به عنوان هیدروفیت غالب خود هستند. تالاب‌ها در انواع آب و هوا، در هر قاره‌ای به جز قطب جنوب وجود دارند. اندازه آن‌ها بسیار متنوع است. از چاله‌های دشتی گرفته تا باتلاق‌های نمکی بزرگ، آن‌ها در همه جا یافت می‌شوند. از امتداد سواحل گرفته تا در دشت‌های کویری. برخی از تالاب‌ها در جنگل‌های سیلابی درست شده‌اند و برخی دیگر بیشتر شبیه علفزار‌های صاف و پرآب هستند. برخی توسط خزه‌های ضخیم و اسفنجی احاطه شده و برخی در شوره‌زار‌ها ایجاد شده‌اند و باگیاهان شورزی احاطه شده‌اند. تالاب‌ها با نام‌های مختلفی مانند باتلاق، مرداب، گوراب، گودال، چاله و منجلاب شناخته می‌شوند.

اکوسیستم‌های حیاتی تالاب‌ها با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های روی زمین هستند. آن‌ها مانند اسفنج‌های غول پیکر عمل می‌کنند. در هنگام باران‌های شدید، تالاب‌ها آب اضافی را جذب می‌کنند و اثرات سیل را کنترل و محدود می‌کنند. تالاب‌های ساحلی نیز همچون محافظ، نوار ساحلی را در برابر موج‌های طوفانی که می‌تواند جوامع ساحلی را از بین ببرد محافظت می‌کنند. باتلاق، تالابی است که دائماً از آب اشباع شده و درختان بر آن غالب هستند. مرداب اغلب بوسیله علف‌ها و خزه‌ها پر شده است. باتلاق‌های آب شیرین و مرداب‌های آب شیرین در مناطق داخلی و در دشت‌ها تشکیل می‌شود. تالاب‌های آب شیرین اغلب در زمین‌های هموار اطراف دریاچه‌ها یا نهر‌ها، جایی که سطح‌ایستابی است، تشکیل می‌شوند. تالاب‌های آب شور در سواحل دیده شده و حاصل جز و مد هستند. متأسفانه در همه دنیا، تالاب‌ها در معرض در آسیب هستند. البته تا قبل از قرن بیستم، بیشتر تالاب‌ها به عنوان زمین‌های بایر تلقی می‌شدند.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، دولت‌ها شروع به شناخت ارزش عظیم تالاب‌ها کردند. برای حفاظت از اکوسیستم‌های در حال نابودی، مجوز‌های شکار و ماهیگیری محدود شد. کشور‌های دارای خطوط ساحلی توسعه تالاب‌های ساحلی را تشویق کردند تا از جوامع در برابر طوفان محافظت کنند. دربسیاری از کشور‌ها جریمه‌ها و محدودیت‌هایی که برای ریختن رواناب کشاورزی و صنعت و ریختن مواد شیمیایی سمی به تالاب‌ها در نظر گرفته و ریختن این مواد زیان‌آور را کاهش داد. اکنون در برخی از نقاط جهان، از جمله ایالات متحده، تغییر یا تخریب تالاب‌ها خلاف قانون است. از طریق برنامه‌های مدیریتی و قوانین سخت‌گیرانه‌تر، مردم و دولت‌ها تلاش می‌کنند تا از تالاب‌های باقی‌مانده محافظت کنند و آن‌ها را در مناطقی که تخریب شده‌اند بازسازی کنند.

در ایران تالاب‌ها به شدت در معرض خطر نابودی هستند. فقدان قانون عادلانه زیستی، سدسازی و رهاسازی پساب آلوده صنعتی، غارت حقابه تالاب‌ها توسط صنایع و کشاورزی و نیز خشکسالی باعث شده که تالاب‌های ایران خشکیده و برخی مانند هامون به دلیل سدسازی‌های کشور همسایه در استان سیستان و بلوچستان خشک گردند. تالاب انزلی در استان گیلان در معرض آلودگی شدید با فاضلاب و نیز نفوذ گیاه مهاجمی به نام سنبل آبی است. تالاب بزرگ بختگان که دومین دریاچه بزرگ داخلی ایران است قربانی سدسازی و غارت حقابه شده است.

تالاب آب شیرین پریشان در استان فارس به کلی خشکیده شده‌اند. تالاب‌های آب شور معمولاً در امتداد سواحل بویژه سواحل استوایی یافت می‌شوند، از جمله در سواحل خلیج فارس و دریای عمان و در کشورمان نیز دیده می‌شود و درختان غالب آن حرا است که با جزر و مد دریا، میزان آب آن تغییر می‌کند. شوری آب تالاب‌های آب شور به شوری آب دریا نیست و البته شیرین هم نیست و به آن لب شور می‌گویند. آب شور پوشش گیاهی خاصی دارد. برخی از هیدروفیت‌ها مانند درختان حرا می‌توانند آب شور را تحمل نمایند. حرا به دلیل ریشه‌های بلند و رکاب مانند که تنه‌ها و شاخه‌های کوچک درختان را بالای آب نگه می‌دارند به راحتی قابل تشخیص هستند. ریشه‌های درهم پیچیده حرا رسوبات را مهار می‌کنند و به تجمع خاک در اطراف آن‌ها کمک می‌نمایند. بسیاری از موجودات زنده در میان ریشه‌های حرا زندگی می‌کنند. سیستم ریشه به گونه‌ای است که پناهگاه و مکانی برای تغذیه از برگ‌های افتاده و سایر مواد فراهم می‌کند. خرچنگ‌ها، صدف‌ها، ماهی‌ها و میگو و آبزیان و دوزیستان در زیستگاه‌های حرا به وفور یافت می‌شوند.

حرا از با ارزشترین درختان تالابی است که ارزش تجاری زیادی دارد. علاوه بر تأمین معیشت جوامع محلی، جذابیت آن موجب جذب گردشگران می‌شود. جنگل‌های حرا همچنین خانه پرندگان متنوعی هستند. ریشه‌ها و شاخه‌های حرا مکان‌های لانه‌سازی عالی را فراهم می‌کنند. تالاب‌های آب شور محل زندگی پرندگان دریایی مانند مرغ دریایی و همچنین پرندگان آب شیرین مانند حواصیل هستند. فراوانی گیاهان، حشرات و حیوانات کوچک، منبع غذای این پرندگان را فراهم می‌کند و مدفوع آن‌ها نیز به بارور شدن باتلاق کمک می‌کند. تالاب‌ها از نظر اقتصادی برای مردم مهم هستند. آن‌ها مکان‌های محبوبی برای فعالیت‌های تفریحی مانند شکار، پیاده روی، قایقرانی و تماشای پرندگان هستند.

اخیراً با داغ شدن بحث تجارت کربن و به دلیل مناسب بودن زیستگاه‌های حرا در ذخیره کربن، این زیستگاه‌ها ارزش تجاری زیادی پیدا کرده‌اند. درختان حرا به دلیل ساختار منحصر به فرد خود، توانایی بالایی در جذب و ذخیره کربن دارند. مقدار کربنی که هر درخت حرا جذب می‌کند، به عوامل مختلفی مانند نوع درخت، شرایط محیطی و سن درخت بستگی دارد. به طور متوسط، تخمین‌زده می‌شود که یک هکتار جنگل حرا می‌تواند بین ۹۲۰ تا ۱، ۶۲۰ تن کربن را در سال جذب و ذخیره کند. بنابراین، هر درخت مانگرو به طور متوسط حدود ۴ تا ۱۵ کیلوگرم کربن را در سال جذب می‌کند. این ظرفیت بالا برای جذب کربن باعث می‌شود که جنگل‌های حرا نقش بسیار مهمی در مقابله با تغییرات اقلیمی ایفا کنند و به تجارت کربن کمک کنند.

حفظ و احیای این جنگل‌ها می‌تواند به کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای و بهبود وضعیت محیط‌زیست کمک کند. تجارت کربن یک مکانسیم اقتصادی با هدف مسئولیت‌پذیر کردن واحد‌های تولید‌کننده کربن است. شرکت‌هایی که کربن تولید می‌کنند موظف به کاهش ردپای کربنی خود هستند و اعتبارات مالی برای این هدف در نظر می‌گیرند. آن‌ها علاوه بر بهینه کردن سیستم‌های خود با استفاده از فناوری‌های هوشمند؛ با خرید فعالیت‌های کاهش کربن سعی در جبران ردپای خود دارند. ایجاد جنگل‌ها و یا کمک به کشاورزان برای بهبودبخشی به خاک جهت ذخیره کربن در خاک از آن جمله است. کاشت درختان حرا به دلیل اثربخشی‌شان بر جذب کربن یکی از مهمترین ابعاد تجارت کربن است که می‌تواند در ایران اجرا شده و تأثیر زیادی بر اقتصاد جامعه محلی داشته باشد. اگر شرکت‌ها برای توسعه و کاشت، حفاظت و نگهداری از جنگل‌های حرا اختصاص دهند و جامعه محلی برای کاشت و حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌های حرا آموزش ببینند؛ حرا می‌تواند به کانون مهم اقتصاد سبز دوستدار زمین تبدیل شده و ردپای کربنی شرکت‌ها را کاهش دهد. جنگل‌های حرا به دلیل وسعت و پراکندگی و تنوع زیستی به حفظ تعادل اکولوژیک کمک می‌کنند. تالاب‌های حرا یکی از مهمترین موهبت‌های سیاره زمین است.

انتهای پیام/