۱۴, خرداد,۱۴۰۴ | ۶:۱۵ ب.ظ
5238
101
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۱۴, خرداد,۱۴۰۴ | ۶:۱۵ ب.ظ
5238
101
بدون دیدگاه
بار دیگر خبری از شهادت یک محیط بان قلبم را به درد آورد. می دانم که این حال هرکسی است که قلب تپنده ای در سینه دارد. غمهای پی درپی از پی مشکلات این روزهای کشور. اما گاه دردی جانکاه تر دردهای دیگر را کم رنگ میکند. هنوز یک هفته از عروج شهید جوان دشتستان، شهید محمد زارعی در مرز آبی هرمزگان نگذشته که خبر شهادت محیط بان هدایت اله دیده بان در دفاع از طبیعت خاییز به دست شکارچیان را می شنویم. یکی به دست قاچاقچی و دیگری به دست شکارچی…
ما را چه شده! چه شد که الگوی صیانت از آب و خاک کشور جایگاهش در حال رنگ باختن است. کجایند جوانانی که الگویشان تهمورث، گیو، رستم، زال و سیاوش بود. کجا رفت ان آرش ها و آریوبرزن هایی که تا آخرین قطره خون نگذاشتند دشمن نگاه کجی به این سرزمین داشته باشند که حتی دشمن هم سر تعظیم در مقابلشان فرود آورد. چه شد آن همه عشق به وطن جهان آراها و شهید همت ها .
کجای قانونمان ایراد دارد که روزگار سیاه تاریخ گاه رخ می نمایاند و برادرکشی فرزندان منوچهر باز و باز تکرار می شود. قانون و قانون گذار را میسپاریم به مردان سیاست که قطعا باید جوابگو باشند در مقابل اینهمه تضاد که خود بارها باعث مرگ جوانان شده..
همه نیک میدانیم که فشار اقتصادی هست و امید که کسی بشنود صدای خورد شدن مردمی را که برای این آب و خاک تاوان داده اند.
اما امروز جنس حرف من چیز دیگری است. نان حرمت دارد. نانی که با عرق جبین و دسترنج به خانه می رود مقدس است. چرا برای سفره آراستن به قیمت کشتار حیات وحش بی پناه، سینه ی برادر و خادمان خود را نشانه می روید. امروز جوانی به زمین افتاد و خانواده ای داغدار پدر شد، پدری که لباس خدمت به وطن بر تن داشت آن هم خدمت به طبیعت و منابع طبیعی. طبیعتی که زخم خورده است و درمندانه پیکره زخمی اش را پیش میبرد تا بدست آیندگان برساند. به دست نسلی که شاید مهربانتر از پدرانشان باشند و نگاهشان به طبیعت حفظ و نگهداری و توسعه آن باشد. نسلی که برای حیات وحش و منابع طبیعی سرزمینش دل بسوزاند و آن را احیا کند و چه خوب امثال هدایت الله ها عاشقانه این سالها دل سوزاندند و نجات دادند جان این مخلوقات پروردگار را.
همان حیواناتی که بیم انقراضشان بود به واسطه حفاظت این عاشقان به طبیعت دوباره در حال زاد و ولدند و افزایش جامعه آماریشان روز به روز حال دوست داران طبیعت را بهتر میکند.محیط بانی که با داشتن حقوق حداقلی فقط و فقط به واسطه عشق به طبیعت می کوشد تا پوشش گیاهی و حیوانات را محافظت نماید.در جاهای صعبالعبور آبشخور می سازد و در مراتع و کمر کوهها از آتش و خطرات احتمالی جلوگیری میکند.
آری امروز غمگین تر از همیشه به تو می اندیشم شهید والامقام هدایت الله دیده بان، به تو و امثال تو که برای بی دفاع ترین موجودات این آب و خاک سینه سپر میکنید، شمایی که حتی در مقابل شکارچیان تا کمر مسلح حتی اجازه دفاع از خود را ندارید. به تو می اندیشم و به فرزندان و مادرانی که چشمشان به در تا همیشه می ماند. به تو و پلنگ و آهوانی که حامی شان چون آریو برزن بر خاک افتاده. تا کی جامعه محیط زیست کشور باید قربانی دهد.
حال به تو میگویم آقای شکارچی، ریختن خون آخرین وحوش به جا مانده در طبیعت که بی شک دامن خود و خانواده ت را میگیرد و این نان خوردن ندارد. اما بگویم تو حتی لیاقت نام شکارچی را هم نداری چون شکار هم از قدیم آیین و حرمت داشته و هر کسی را میرشکار نمی گفته اند فقط تو را بگویم چه شدی که سینه برادرت را نشانه می روی!!!!!!!!!!!
شهرزاد آبادی / برازجان