۳۱, فروردین,۱۴۰۴ | ۴:۱۷ ب.ظ
4695
67
بدون دیدگاه
لطفا کمی منتظر بمانید ...
سر تیتر خبرها
۳۱, فروردین,۱۴۰۴ | ۴:۱۷ ب.ظ
4695
67
بدون دیدگاه
آب، این مایه حیات که از دل زمین و آسمان جاری میشود، امروز از جنس نالهای است که در میان شلوغیهای عصر ما شنیده نمیشود. صدای بیصدایی که هر قطره آن، قصهای از بخشندگی زمین و استیصال انسان را روایت میکند. در جهانی که آب بهعنوان نماد زندگی میلیونها سال در مسیر تمدن بشری جاری بوده، تنش آبی و کمآبی اکنون مرزهای هشدار را درنوردیده و به بحرانی بیبدیل بدل شده است. این بحران اما، نه تنها از خشکسالی و تغییرات اقلیمی، که از کوتاهی انسان در فهم ارزش این گوهر آبی سرچشمه میگیرد.
ایران، سرزمینی که در کمربند خشک جهان قرار گرفته، امروز در پنجمین رتبه تنش آبی جهان ایستاده است. ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی هدر میرود؛ آبی که از دل زمینهای تشنه و سفرههای زیرزمینی بیرون کشیده میشود و در روشهای ناکارآمد آبیاری و کشت محصولات نامناسب، به باد فنا میرود. این در حالی است که بخش خانگی تنها ۶ درصد از مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده، اما همین سهم اندک هم به دلیل مصرف نادرست و اسراف، قابل چشمپوشی نیست.
شهروندانی که در خانههای خود آب آشامیدنی تصفیهشده را برای شستوشوی معابر یا آبیاری باغچهها به کار میبرند، بیخبر از آن هستند که هموطنانی در جنوب و شرق کشور، روزها در انتظار جرعهای آب، به سر میبرند. بحران آب، دیگر یک چالش اقلیمی نیست؛ بلکه به مسئلهای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی تبدیل شده است. خشکسالیهای پیاپی، کاهش بارندگیها و بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی، زمین ما را به زانو درآورده است.
در این کارزار حیاتی، هر شهروند بهعنوان یکی از بازیگران اصلی، نقشی تعیینکننده دارد. مصرف بهینه آب، نه یک توصیه، بلکه وظیفهای است که بر دوش تکتک ما سنگینی میکند. اصلاح الگوی مصرف، استفاده از تجهیزات صرفهجویی مانند شیرآلات هواساز و توجه به تفکیک آب شرب و غیرشرب در خانهها، گامهایی کوچک اما تأثیرگذار در این مسیر هستند.
اما آیا تمام تقصیرها بر گردن شهروندان است؟ پاسخ منفی است. سوءمدیریت منابع آبی، عدم توجه به توسعه زیرساختها، و نبود برنامههای جامع برای کشاورزی استاندارد، سهم عمدهای در این بحران دارند. سیاستگذاران و مدیران نیز باید به وظیفه خطیر خود در این میدان عمل کنند. برنامهریزی برای استفاده از روشهای نوین آبیاری، حمایت از کشاورزان برای بهرهگیری از فناوریهای جدید، و بازچرخانی آب از طریق تصفیه فاضلاب، از جمله گامهایی است که میتوانند به کاهش تنش آبی کمک کنند.
بخش کشاورزی، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده آب در ایران، بیشترین آسیب را به منابع آبی وارد کرده است. آبیاری غرقابی، کاشت محصولات پرآببر در مناطق کمآب و نبود کانالهای انتقال مدرن، باعث شدهاند تا میلیاردها مترمکعب آب به هدر برود. هندوانهای که در زمینهای خشک گلستان کشت میشود، با نوشیدن منابع زیرزمینی، به قیمتی ناچیز فروخته میشود و در این میان، زمین و آب قربانی سودهای ناچیز میشوند.
در این میان، جای خالی سیاستهای تشویقی برای تغییر الگوی کشت و حمایت از کشاورزان برای استفاده از روشهای آبیاری قطرهای و کممصرف بهشدت احساس میشود. دولتها باید با اعطای وامهای کمبهره و تسهیلات ویژه، کشاورزان را به سوی استفاده از روشهای مدرن سوق دهند.
بحران آب، اگرچه چالشی بزرگ است، اما میتواند فرصتی برای تحول نیز باشد. بازیافت آبهای خاکستری و فاضلاب، استفاده از آبشیرینکنهای صنعتی برای تأمین آب مناطق خشک، و اصلاح زیرساختهای شبکه آبرسانی، از جمله اقدامات کلیدی برای مدیریت منابع آبی هستند. کشور عمان، با بازیافت ۱۰۰ درصدی فاضلاب و بازچرخانی ۷۸ درصد آن در بخشهای کشاورزی و صنعتی، الگویی موفق در این زمینه ارائه داده است. چرا ایران، با منابع انسانی و علمی گسترده، نباید بتواند در این مسیر گام بردارد؟
مصرف آب، دیگر تنها یک عادت روزمره نیست؛ بلکه به رسالتی اجتماعی و اخلاقی تبدیل شده است. هر قطرهای که از شیر آب میچکد، فریادی است از سوی زمین که ما را به هوشیاری فرا میخواند. وقت آن رسیده که بهعنوان شهروندانی مسئولیتپذیر، به این ندای بیصدا پاسخ دهیم و برای حفظ این میراث گرانبها، از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.
آب، نه فقط برای امروز، که برای آینده فرزندان ما نیز حیاتی است. امیداوریم همه با هم، با انصاف، تدبیر و مسئولیتپذیری، این بحران را به فرصتی برای زندگی بهتر تبدیل کنیم. شاید روزی، در آیندهای نهچندان دور، فرزندان ما از ما بهخاطر این تصمیمهای کوچک اما حیاتی، سپاسگزار باشند.
و این را بدانیم که آینده با هر قطرهای که امروز صرفهجویی میکنیم، ساخته میشود.